به ارزوت رسیدی مدیر انجمن 1 و2 لایکت کردن
این مطلب در 1392/06/31 15:15:47 نوشته شده است و در 1392/06/31 15:23:14 ویرایش شده است .
مدرسان شریف
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1392/06/31 15:15:47
به ارزوت رسیدی مدیر انجمن 1 و2 لایکت کردن
این مطلب در 1392/06/31 15:15:47 نوشته شده است و در 1392/06/31 15:23:14 ویرایش شده است .
مدرسان شریف
|
|
1392/06/31 15:16:29
خوش به حالش ماکه از این شانسا نداریم ..Zende Miminam Age Khosh Shans Basham
|
|
1392/06/31 15:18:20
حالا چرا منو نقل زدی خسته نباشی سرنوشت......
|
|
1392/06/31 15:23:41
حواسم نبود. ویرایش کردم مدرسان شریف
|
|
1392/06/31 15:44:36
من که تا اخر اخرش تو انجمن هستم ••▪▪••●● ஜ۩۞۩ஜ ●●••▪▪••
|
|
1392/06/31 19:33:53
داداش ارش گل کاشتی
بعد مدت ها یه پست توپ مثل خودت تو انجمن دیدیم راستی دست به کیبوردت خوبه ازش بی نصیبمون نکن ال کاپو سرورهای
4. 5.6.7 |
|
1392/06/31 19:52:26
من اولین سرور بودم اخریشم هستم
راستی رموو من king armin the last king هستم باختن توی طبیعت من نیست
|
|
1392/07/05 21:56:10
پرده (6).................................................. رموو و مدیر انجمن 3
تذکر : کسی که 5 پرده ی قبلی رو نخونده از این داستان چیزی نمیفهمه. بعد از چند روز نیمکت نشینی باز برگشتیم تو زمین ....... رخصت به نام او بی نیاز قدرت از عضویتم در انجمن ماه ها گذشت نزدیکای سرور 24 بود فقط 3تا پست زده بودم اخرین پستم همین پستیه که داخلشین تقریبا 24 ساعت در روز ان بودم و فقط لایک میزدم و پاسخ میزاشتم و در صف انلاینها رموو مثل بت جلوه نمایی میکرد در طی روز میدیدم که اسم کاربریتون پشت سرم صف میکشید و همون طور دونه دونه کم میشد تا دوباره رموو با رموو تنها میموند بعضی وقتا رموو بودو مدیر انجمن میتونستم بشنوم که مدیر انجمن تو دلش میگفت : اوووووو این هنوز انه . بدبخت. این دووم نمیاره. میمیره بیچاره. همین طور گذشت تا اینکه یه اتفاق غیره منتظره افتاد خارج از بازی خارج از این دنیای مجازی تیتر اخبار روز: ایرانی ها از فضای مجازی خارج از کشور محروم شدند. تحریم 53 کشور غربی علیه کاربران اینترنتی ایرانی رسما کلید خورد. GOOGLE , YAHOO,BING هم به جمع تحریم کنندگان پیوستن. بازی های انلاین خارجی تمام سرور های ایرانی خود را مسدود کردند. در جواب تحریم ها ایرانیان خارج از کشور نیز بازی های خارجی را تحریم کردند. استقبال بی نظیر از بازی های انلاین وطنی. ترافیک شدید در بازی های انلاین ایرانی کاربران را با مشکل مواجه کرده است. بازی عصر پادشاهان با 5 میلیون کاربر در صدر بازی ها ی انلاین دنیا. همه ی دنیا صدای سیلی محکم کاربران ایرانی را شنیدن. وضع عجیبی بود انجمنیا 50 برابر شده بودن اداره تاپیک خیلی سخت شده بود مدیر انجمن 2 دو هفته مرخصی گرفت و رفت استراحت. مدیر انجمن موندو کلی کاربر به عینه میدیدم که کم کم انجمن داشت از دست مدیر انجمن در میرفت مثل سرور 16 تا اینکه بازم برام اتفاق افتاد دایره سبز که عدد 1 رو نشون میداد روی صندوق نامه پدیدار شد دودل شدم تا حالا دایره های انجمن بهم بدی نکرده بودن ولی بازم میترسیدم (کسایی که ماجرای دایره ها رو نمیدونن پرده های قبلی رو بخونن:evil چاره نداشتم باید بازش میکردم تا براتون قصه جور کنم به به مدیر انجمنه موضوع پیام منو یاده پیام فارم های اتحاد انداخت دف فوری پیامو باز کردم : عنوان : درخواست همکاری -------- ارسال کننده : مدیر انجمن سلام رموو جان فکر کنم تا حالا متوجه شدی که اداره انجمن خیلی برام سخت شده مدیر انجمن 2 رفته مرخصی ومن تنها دارم اداره میکنم به دلیل دو شغله بودن نمیتونم بیش از این به انجمن سر به زنم صحبت کردم و تو رو معرفی کردم که تا مدیر انجمن 2 بیاد بیای تو اداره انجمن کمکم کنی خوب فکر کن و تا دوساعت دیگه جوابمو بده با تشکر مدیر انجمن سکوت بودو سکوت تا یه نگاه بالا سرم انداختمو دستامو بردم بالا گفتم: جان من دوباره چه نقشه ای برام داری جان من هرچی میخواد باشه باشه فقط طوری باشه که یه داستانی چیزی برا گفتن به بچه ها ازش در بیاد با این نیت شروع کردم جواب دادن : پاسخ به : درخواست همکاری----------------------- گیرنده : مدیر انجمن با سلام با کمال میل و ارادتمندی کامل میپذیرم خوشحال میشم اگر کمکی باشه انجام بدم با تشکر رموو مدیر خیلی سریع جواب پیامو داد: اورین رموو اورین میدونستم قبول میکنی کاکا برات یه نام کاربری و رمز عبور میفرستم فعلا فقط مجاز به حذف پست ها و پاسخ ها هستی و نمیتونی پیام بزاری قانون انجمنو خوب بخون که مشکلی پیش نیاد بای کا بعد از اینکه از هنگ بودن،بابت پیام پر از محبت مدیر انجمن دراومدم رفتم که اطلاعات اکانت جدیدمو بگیرم به به یوزر و پس مدیریت واردشون کردمو یا علی علی یارت اوه بله مدیر انجمن 3 بین کاربران انلاین انجمن پدیدار شد. همه سریع واکنش نشون دادن شروع کردن پست زدنو نظر سنجی کردن در رابطه با اینکه مدیر جدید ادم خوبیه یا نه نمیدونم چرا ولی نمیتونستم لبخند بسیار طویل روی صورتمو جمع کنم یه احساس قدرتی بهم دست داده بود که دیگه داشت دیدمو نسبت به رفیقام عوض میکرد دیگه رموو وجود خارجی نداشت مدیر انجمن3 بود که تصمیم میگرفت نفسای رموو دیگه به اخر رسیده بود بهتره بگم دیگه نفس نمیکشید تا اینکه یه پیام از مدیر انجمن همه چیزو بدتر کرد مدیر انجمن 3 :چیه انتظار ندارید که پیام بین مدیرا هم براتون بذارم اینجا .نه عزیز سکرته رموو : شرمنده بچه ها من نمیتونم کاری کنم الان دیگه مدیر انجمن 3 تصمیم میگیره متاسفم دلم براتون تنگ شده مدیر انجمن 3 : باز که تو اومدی با این پَکو پُوزت.نگاش کن مفتو جمع کن أه حالمو بهم زدی برو گمشو أه ه ه شما هم برید خط بدی تا پستو حذف نکردم بله اتفاقی که نباید میوفتاد افتاد. تو اون پیام مدیر انجمن تمام اختیاراتشو به مدیر انجمن 3 داد و دو روز رفت استراحت. مدیر انجمن3 : هوی تو . برا چی پیام مدیرای انجمنو عمومی میکنی. دلت حذف میخواد اره ببین زیاد داری زر میزنی همون طوری که خلقت کردم همون طور حذفت میکنم یا میتونم یه بلای بدتر سرت بیارم افتاد داداش. مدیر انجمن3 : وجدانن کا تو منو خلق کردی میتونی قدرتمو بیشتر کنی کا قول میدم هر پیامی خواستی عمومی کنی چطوره کا خوبه دیگه کا اره. رموو : تو رو خدا منم برگردون دلم برا بچه ها تنگ شده اخه من که کاری نکردم این جدیده خیلی منو اذیت میکنه نمیزاره ان شم تو رو خدا کمکم کن داداشی بسه دیگه .گشتید به داستان. ادامش یادم رفت . کاری نکید قید داستانو بزنمو برم یکی دیگه بنویسم. اوس ساکت مدیر انجمن 3 : رموو : اورین خب کجا بودیم اها مدیر انجمن 3 تمام اختیاراتو به دست گرفت مدیر انجمن 3 : باز اومدی. برو تا ... لااله الاالله برو مدیر انجمن 3 : خب ادامه تاپیک حالا دیگه قدرت مسلم انجمن شده بودم خنده های شیطانی بود که میومد دیگه از هیچ کدوم از پستهای بچه ها خوشم نمیومد .منتظر یه بی قانونی میشدم تا تمام پستو ببرم رو هوا. به هیچ * رحم نمیکردم یه روز گذشت و تمام 24 ساعتو ان بودم.یه حسی داشتم.حس جنون.جنون محض چرا باید این همه پست داشته باشیم شروع کردم تمام پست هارو پاک کردن. دونه به دونه اعتراضا شکل گرفت.پست های معترضین زیاد شد. اقای مدیر یعنی چی پست حذف میکنی نظر سنجی درمورد مدیر انجمن 3 همه نظر بدن لطفا مدیر انجمن 3 ازت متنفرم خداحافظ بچه ها من دیگه حالم از این انجمن مزخرف بهم میخوره کمپین اعتراضی به مدیر انجمن3 شروع کردم به مسدود کردن کاربرا و جو رو به دست گرفتم ولی فکرشیطانی تری تو سرم بود اگه مدیرا بیان که دیگه قدرتی ندارم از اختیاراتم استفاده کردم و مدیر انجمن و مدیر انجمن 2 رو مسدود کامل کردم. بعد پستی گذاشتم که همه حساب کار دستشون اومد همه بر من فرود خواهند امد مدیر انجمن 3: کا خیلی تند نمیری. خفشو.ادامه تاپیک...... مدیر انجمن 3: نمیدونم کدوم نامردی به مدیرا خبر داده بود مکالمات مدیر انجمن 2 و مدیر انجمن: مدیر انجمن 2 : سلام مدیر انجمن . تو انجمن خبری شده . مدیر انجمن :سلام .نه چطور مدیر انجمن 2 :الان بهم پیام دادن انجمن وضعش خرابه همه پستا حذف شدن ،نصف کاربرارو مسدود کردی. کلی از بچه معترضن. چیزی شده مدیر انجمن :نه خبر ندارم.من اومدم مسافرت یه نفرو....... وای خدا . امکان نداره یعنی کاره رموو رموو : نه بخدا کار من نیست بخدا مدیر انجمن 2 : رموو کیه. کی اومدی مسافرت.چرا به من نگفتی مدیر انجمن :باید یه چیزو چک کنم خدا کنه اشتباه کرده باشم بعد بهت زنگ میزنم بای مدیر انجمن 2 :خدافض منتظرتم مدیر انجمن سریع لب تابشو باز میکنه و میره انجمن یوزر و پسو میده نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. مگه میشه اه گندت بزنن اها شاید فارسی زدم دوباره یوزر و پسو میزنه نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. ای بابا خب بریم یه سر به مدیر انجمن 3 بزنیم: از الان همه باید برای عضویتشون پول پرداخت کنن و سکه بخرن فهمیدید برای زدن هر پست 3 سکه برای هر پاسخ 1 سکه زدن اسپم 2 سکه ازتون کم میشه لایک الکی 3 سکه کم میشه به ازای هر لایکی که برای پستا و جوابام بزنید یه سکه جایزه میگیرید پستای زیر 10 لایک حذف میشن هر پستی رو که من لایک زدم کل انجمن هم باید لایک بزنن صاحب کتیبه 20 سکه همین جوری ازش کسر میشه هر کی نمیخواد هری. بیرون بریم ببینیم مدیر انجمن تونست بیاد تو انجمن: نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. أه لعنتی چشه . فهمیدم شاید Caps Lock روشنه نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. یعنی چی مدیر انجمن 3 : پس چی شد بچه ها همتون اواتاراتون حذف میکنید و عکس خودتونو میزارید هر کی رو نپسندیدم 10 تا سکه ازش کسر میشه دختر ا و پسرا هم از هم جدا میشن معنی نداره کنار هم باشید هر کی تو پست خودش البته هر دختری برای من لایک بزنه به جا 1 دونه 2تا سکه جایزه میگیره بلخره ضعیفن دیگه فرق میکنه تو همین فاز بودم و مدیر انجمن در تلاش برای ان شدن که یهو یه چیزی تو گوشم تکرار میشد رموو رموو رموو رموو بهش اهمیت ندادم تا یکی محکم زد به کلیه ام ....... اخ عباس (همخونه ایمه و خیلی سریع داغ میکنه): مرتیکه بلند شو برو دانشگاه چقدر میخوابی.بلند شو تا یکی دیگه نزدم بلند شدم همون طور که چشمامو میمالوندم مات بچه ها رو نگاه میکردم رو کردم سمتشونو گفتم چطور جرات میکنی منو بزنی میخوای حذفت کنم به خاطر این کارت 50 سکه جریمه میشی تا اینو گفتم همه خشکشون زد و دقیقا اینطوری شدن: یخورده فکر کردم بله اساسی سوتی داده بودم با این حال هنوز باور نمیکردم با وقار بلند شدم و لبتابو باز کردم اومدم انجمن و بچه ها که نفس نمیکشیدن با دیدن این حرکت اینطوری شدن بحث و گفتگوی ازادو زدم و پستارو نگاه کردم: s18 ثبت نام سرور 18 شروع سرور 18 بدون ثبت نام! ویقین کردم که خواب دیدم ولی من هنوز نگران مدیر انجمنم که نمیتونه ان شه: نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. نام کاربری یا کلمه عبور در شبکه نیست. مدیر انجمن : خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...... رموووووووووووووووووووووووووو THE END
این مطلب در 1392/07/05 21:56:10 نوشته شده است و در 1392/07/08 09:22:11 ویرایش شده است .
رفتنی یا باید برن
من فراموشتون نمیکنم شما هم فراموشم نکنید همتونو دوس دارم کامد |
|
1392/07/05 22:03:37
انقدر زیاده نصفشه فردا میخونم کا
رضا نقل قول نکن
|
|
1392/07/05 22:14:47
bravo bravo باختن توی طبیعت من نیست
|
منوی کاربری
|
||