یه بار حرکتی تو کلاس رفتم فکر کردم بروسلی هستم معلم اومد بزنتم سیلی جاخالی دادم دستش خورد به تخت سیاه
متاسفانه بعدش آرزوم این بود که اون سیلی بهم میخورد ولی این کتکی بعدی نمیخوردم بخاطر جاخالی دادن
این تراوین چه شاخی شدم اوه اوه همه بیاید بازی کنیم
رتبه ۱جدول هستم تو تاپ ۱۰هم تو همه رتبه
یه بار حرکتی تو کلاس رفتم فکر کردم بروسلی هستم معلم اومد بزنتم سیلی جاخالی دادم دستش خورد به تخت سیاه:lol::lol::lol::lol:
متاسفانه بعدش آرزوم این بود که اون سیلی بهم میخورد ولی این کتکی بعدی نمیخوردم بخاطر جاخالی دادن:cry::cry::cry::cry::cry:
یه بار حرکتی تو کلاس رفتم فکر کردم بروسلی هستم معلم اومد بزنتم سیلی جاخالی دادم دستش خورد به تخت سیاه
متاسفانه بعدش آرزوم این بود که اون سیلی بهم میخورد ولی این کتکی بعدی نمیخوردم بخاطر جاخالی دادن
منو چندبار داشتن میزدن جاخالی دادم بعدشم کتک نخوردم...فقط یک دغعه معلم حرفه زد زیر گوشم وز آخر مدرسه میخواستم ماشنشو پنچر کنم رفا نزاشتن....
آیدی ردیکال:6791738
بیا ردیکال هفته ای یک کارت شارژ 1000تومنی توی مسابقه میگیری
[quote][div][b]lord.skl[/b][/div][div]یه بار حرکتی تو کلاس رفتم فکر کردم بروسلی هستم معلم اومد بزنتم سیلی جاخالی دادم دستش خورد به تخت سیاه:lol::lol::lol::lol:
متاسفانه بعدش آرزوم این بود که اون سیلی بهم میخورد ولی این کتکی بعدی نمیخوردم بخاطر جاخالی دادن:cry::cry::cry::cry::cry:[/div][/quote]
منو چندبار داشتن میزدن جاخالی دادم بعدشم کتک نخوردم...فقط یک دغعه معلم حرفه زد زیر گوشم وز آخر مدرسه میخواستم ماشنشو پنچر کنم رفا نزاشتن....:oops::lol::oops:
من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم
امضای من به چه دردتون میخوره
من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم :ugeek::ugeek::ugeek: :lol::lol::lol:
ی بار تو کوچه پسر زیادی حرف میزد زدم تو دماغش با کله تمام لباسش خونی شد
دلم براش سوخت
اینم ریدکال من
6727053
ی بار تو کوچه پسر زیادی حرف میزد زدم تو دماغش با کله تمام لباسش خونی شد:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::D:D:D:D:D:D:D:D
دلم براش سوخت:(
من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم
من بگم با چی میزنم مسدود میشم
این تراوین چه شاخی شدم اوه اوه همه بیاید بازی کنیم
رتبه ۱جدول هستم تو تاپ ۱۰هم تو همه رتبه
[quote][div][b]m.mehdi93[/b][/div][div]من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم :ugeek::ugeek::ugeek: :lol::lol::lol:
[/div][/quote]
من بگم با چی میزنم مسدود میشم
من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم
اره حتما
سلام کنید ثواب داره..
[quote][div][b]m.mehdi93[/b][/div][div]من هم دفتر مدرسه زیاد رفتم بدلیل
1 تشویق برای درس خوندن
2 تلفن زدن به پدر یا مادر که کتابهای جامونمو بیارن
3 گرفتن جوایز بخاطر المپیاد های سطح شهرستان
4 معرفی کردن مسابقات مختلف به من
کلا من بچه مثبتی هستم مث شما نیستم :ugeek::ugeek::ugeek: :lol::lol::lol:
[/div][/quote]
اره حتما
اینقدر که من تو مدرسه خرابکاری کردم هیچکی نکرده الان سه تاشونو میگم
1- یه بار 5-6 نفر بودیم تو مدرسه رفیق فابریک بودیم میرفتیم به کسایی که اسمشونو بلد بودیم مثلا اگه اسمش حسین بود بهش میگفتیم: تو حسینی؟ میگفت : آره بعدش میگفتیم خانم اصغری(ناظم بنده خدامون) گفت کار مهمی باهات داره اونم تند تند میرفت تو دفتر ما هم تو اون فاصله لباسامونو عوض میکردیم مثلا کاپشن میپوشیدیم اونم مارو نمیشناخت وقتی ناظممون رو میآورد نشون بده آخر سر هم همون خانم اصغری بعد دوماه مچمون رو گرفت خخخخخخخ
2- اون موقع ها که گروه ان ایکس تی بود با بچه های زوردار کلاس راه میافتادیم تو حیاط مدرس هر کی نگام میکرد میگفتم بکشینش اونا هم تا جون داشت میزدنش حس قدرت به آدم دست میداد خخخخخخ
3- یه بار که شیر میدادن تو مدرسه ما هم با کلاس بغلیمون خیلی دعوا داشتیم اومدیم هر چی شیر بود از و جعبه در میآوردیم پرت میکردیم تو کلاسشون یعنی فرض کنید 30 نفر به 25 نفر شیر پرت میدادن از اونایی که میترکید یعنی کلاسشون سیل راه افتاده بود آخر سر هم همه باباهامون رو آوردن ولی کاملا می ارزید خخخخخخخخخخ
یه بار به دوستم گفتم سلام...
اونم در نهایت ناباوری گفت:....................
سلام:lol
اینقدر که من تو مدرسه خرابکاری کردم هیچکی نکرده الان سه تاشونو میگم
1- یه بار 5-6 نفر بودیم تو مدرسه رفیق فابریک بودیم میرفتیم به کسایی که اسمشونو بلد بودیم مثلا اگه اسمش حسین بود بهش میگفتیم: تو حسینی؟ میگفت : آره بعدش میگفتیم خانم اصغری(ناظم بنده خدامون) گفت کار مهمی باهات داره اونم تند تند میرفت تو دفتر ما هم تو اون فاصله لباسامونو عوض میکردیم مثلا کاپشن میپوشیدیم اونم مارو نمیشناخت وقتی ناظممون رو میآورد نشون بده آخر سر هم همون خانم اصغری بعد دوماه مچمون رو گرفت خخخخخخخ
2- اون موقع ها که گروه ان ایکس تی بود با بچه های زوردار کلاس راه میافتادیم تو حیاط مدرس هر کی نگام میکرد میگفتم بکشینش اونا هم تا جون داشت میزدنش حس قدرت به آدم دست میداد خخخخخخ
3- یه بار که شیر میدادن تو مدرسه ما هم با کلاس بغلیمون خیلی دعوا داشتیم اومدیم هر چی شیر بود از و جعبه در میآوردیم پرت میکردیم تو کلاسشون یعنی فرض کنید 30 نفر به 25 نفر شیر پرت میدادن از اونایی که میترکید یعنی کلاسشون سیل راه افتاده بود آخر سر هم همه باباهامون رو آوردن ولی کاملا می ارزید خخخخخخخخخخ
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.