همین پارسال ( 1394 ) با مدرسه رفته بودیم اردوی مناطق جنگی خوزستان
شب که توی راه بودیم و توی یه مدرسه بیتوته کرده بودیم ( و ما توی نمازخونه ی اون مدرسه قرار بود که بخوابیم ... ) ، مدیر مدرسمون هم با ما بود و چون هفتمی ها و هشتمی ها و نهمی ها قاطی بودن برای اینکه ما بگیریم بخوابیم خودش اومد وسط نماز خونه گرفت خوابید
هیچ * هم جرئت نمی کرد حرفی بزنه ، همه مجبور شدن بخوابین ...
در این حال یکی از دوستای من ، رفته بود زیر پتو و تبلتش رو هم برده بود زیر پتو و به خیال اینکه نورش از زیر پتو بیرون نمیره همونجا روشنش کرد ... چشمتون روز بد نبینه ... همینکه تبلت روشن شد کل نمازخونه از نورش روشن شد
ینی بغل دستی های اون دوست عزیز از شدت خنده سرشون رو چسبونده بودن به بالش و داشتن بالشو گاز میزدن ... دیگه تا گند کار در نیومده بود این بغل دستی ها خندشونو کنترل کردن و از پشت صحنه به اون دوست عزیز زیر پتو اعلام کردن که اون تبلتت رو خاموش کن بگیر بخواب که حسابی گند زدی
.
.
.
البته شما نمیدونید توی اون نمازخونه که همه ی 3 پایه هم با هم قاطی بودن برای لباس عوض کردن چه دردسری وجود داشت ... مخصوصا اینکه نهمی های ما هم خدای فسادن ... ? ?
شب که توی راه بودیم و توی یه مدرسه بیتوته کرده بودیم ( و ما توی نمازخونه ی اون مدرسه قرار بود که بخوابیم ... ) ، مدیر مدرسمون هم با ما بود و چون هفتمی ها و هشتمی ها و نهمی ها قاطی بودن برای اینکه ما بگیریم بخوابیم خودش اومد وسط نماز خونه گرفت خوابید
هیچ * هم جرئت نمی کرد حرفی بزنه ، همه مجبور شدن بخوابین ...
در این حال یکی از دوستای من ، رفته بود زیر پتو و تبلتش رو هم برده بود زیر پتو و به خیال اینکه نورش از زیر پتو بیرون نمیره همونجا روشنش کرد ... چشمتون روز بد نبینه ... همینکه تبلت روشن شد کل نمازخونه از نورش روشن شد
ینی بغل دستی های اون دوست عزیز از شدت خنده سرشون رو چسبونده بودن به بالش و داشتن بالشو گاز میزدن ... دیگه تا گند کار در نیومده بود این بغل دستی ها خندشونو کنترل کردن و از پشت صحنه به اون دوست عزیز زیر پتو اعلام کردن که اون تبلتت رو خاموش کن بگیر بخواب که حسابی گند زدی
.
.
.
البته شما نمیدونید توی اون نمازخونه که همه ی 3 پایه هم با هم قاطی بودن برای لباس عوض کردن چه دردسری وجود داشت ... مخصوصا اینکه نهمی های ما هم خدای فسادن ... ? ?
ربات خدماتی و اسپمر تلگرام :
@spamino_bot
@spamino_bot