[quote][div][b]mercedesbenz[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]mercedesbenz[/b][/div][div][quote][div][b]lovely~girl[/b][/div][div]ترا چنانکه توئی هر نظر کجا بیند بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک [/div][/quote] کی باشد اختری در اقطار در برج چنین مهی گرفتار آواره شده ز کفر و ایمان اقرار به پیش او چو انکار * دید دلی که دل ندارد با جان فنا به تیغ جان دار من دیدم اگر کسی ندیدست زیرا که مرا نمود دیدار علم و عملم قبول او بس ای من ز جز این قبول بیزار گر خواب شبم ببست آن شه بخشید وصال و بخت بیدار این وصل به از هزار خوابست از خواب مکن تو یاد زنهار از گریه خود چه داند آن طفل کاندر دل ها چه دارد آثار می گرید بی خبر ولیکن صد چشمه شیر از او در اسرار بگری تو اگر اثر ندانی کز گریه تست خلد و انهار امشب کر و فر شهریاریش اندر ده ماست شاه و سالار نی خواب رها کند نه آرام آن صبح صفا و شیر کرار ... واقعا زیباس باید کامل مینوشتم . [/div][/quote] حاجی ما الان اینجا هویج بودیم؟ :|[/div][/quote] نه داداش تو سالاری رفیق ...[/div][/quote] سروری... ولی نوبتو رعایت کن :icon_10:

موی بشکافی به عیب دیگران چون به عیب خود رسی کوری از آن

مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

دلبر که جان فرسود ازو ، کام دلم نگشود ازو نومید نتوان بود ازو ، باشد که دلداری کند

نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان در این جهان ز برای دل رهی آورد