من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم.
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی
باید برای نجات دادن شما وارد بشم.
هنوز جنگ شروع نشده
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید.
ما پیروز میشیم
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید.
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره.
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن
خود امام و 72 یار؟
یا حسین الشهید
[quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][b]پس چرا گومر توی داستان نیست؟؟[/b][/div][/quote]
گومرو بزارین فرمانده گیگیزا:icon_10:[/div][/quote]
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی:icon_10:[/div][/quote]
باید برای نجات دادن شما وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
هنوز جنگ شروع نشده:icon_10:[/div][/quote]
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید. :icon_10:[/div][/quote]
ما پیروز میشیم:icon_10:[/div][/quote]
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید. :icon_10:[/div][/quote]
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن:icon_10:[/div][/quote]
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره. :icon_10:[/div][/quote]
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم:icon_10:[/div][/quote]
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.[/div][/quote]
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا:icon_10:[/div][/quote]
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.[/div][/quote]
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن:icon_10:[/div][/quote]
خود امام و 72 یار؟
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم.
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی
باید برای نجات دادن شما وارد بشم.
هنوز جنگ شروع نشده
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید.
ما پیروز میشیم
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید.
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره.
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.
بنده خداا راه فرار نداشت
میتوانست با یزید بیعت کند،
نمیتوانست؟
خب اینکه نشد فرار که
صحبت از فرار بود
یا باید وای میستاد بیعت میکرد و یا کشته میشد که راه دوم رو انتخاب کرد
فرار میشد راه سوم که شدنی نبود
خب منم میتونم با گینگزا بیعت کنم،
ولی نه...
یا حسین الشهید
[quote][div][b]alixfazl5[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alixfazl5[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][b]پس چرا گومر توی داستان نیست؟؟[/b][/div][/quote]
گومرو بزارین فرمانده گیگیزا:icon_10:[/div][/quote]
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی:icon_10:[/div][/quote]
باید برای نجات دادن شما وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
هنوز جنگ شروع نشده:icon_10:[/div][/quote]
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید. :icon_10:[/div][/quote]
ما پیروز میشیم:icon_10:[/div][/quote]
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید. :icon_10:[/div][/quote]
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن:icon_10:[/div][/quote]
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره. :icon_10:[/div][/quote]
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم:icon_10:[/div][/quote]
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.[/div][/quote]
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا:icon_10:[/div][/quote]
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.[/div][/quote]
بنده خداا راه فرار نداشت[/div][/quote]
میتوانست با یزید بیعت کند،
نمیتوانست؟[/div][/quote]
خب اینکه نشد فرار که
صحبت از فرار بود
یا باید وای میستاد بیعت میکرد و یا کشته میشد که راه دوم رو انتخاب کرد
فرار میشد راه سوم که شدنی نبود[/div][/quote]
خب منم میتونم با گینگزا بیعت کنم،
ولی نه...
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم.
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی
باید برای نجات دادن شما وارد بشم.
هنوز جنگ شروع نشده
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید.
ما پیروز میشیم
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید.
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره.
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن
خود امام و 72 یار؟
وقتی 72 نفر بودند که مطمئن شدند باید بجنگند قبلش تعدادشون خیلی بیشتر بود
خب ما هم 72 تا میشیم میجنگیم.
یا حسین الشهید
[quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][b]پس چرا گومر توی داستان نیست؟؟[/b][/div][/quote]
گومرو بزارین فرمانده گیگیزا:icon_10:[/div][/quote]
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی:icon_10:[/div][/quote]
باید برای نجات دادن شما وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
هنوز جنگ شروع نشده:icon_10:[/div][/quote]
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید. :icon_10:[/div][/quote]
ما پیروز میشیم:icon_10:[/div][/quote]
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید. :icon_10:[/div][/quote]
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن:icon_10:[/div][/quote]
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره. :icon_10:[/div][/quote]
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم:icon_10:[/div][/quote]
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.[/div][/quote]
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا:icon_10:[/div][/quote]
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.[/div][/quote]
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن:icon_10:[/div][/quote]
خود امام و 72 یار؟[/div][/quote]
وقتی 72 نفر بودند که مطمئن شدند باید بجنگند قبلش تعدادشون خیلی بیشتر بود:icon_10:[/div][/quote]
خب ما هم 72 تا میشیم میجنگیم.
دره جهنم
وقتی به دره رسیدیم افرادمون داشتن از ترس میلرزیدن یادمه امیر از ترس چند بار گریه کرد ولی عالمی داوطلب شد بره وسط میدون
ولی من بهش گفتم خطر ناکه به همین خاطر من تصمیم گرفتم یکی سرباز رو بفرستم
وقتی رفت دیدم داره میلرزه بهش گفتم چی دیدی گفت اونجا سپاهی منتظر ماست از شب تاریک تر و از ازدها سفید ترسناک تر
و من با شوالیه ها رفتیم تا ببینیم
بعله
رهام فرماانده گارد سلطتنی بود
اون سپاه گینگز اعظم را کنترل میکرد
اون به کی از دوستانم تیری پرتاب کرد و من جلویش را گرفتم تا تیر برخورد نکند
فورا رهام با تعدادی از گینگز ها اومدن سمت ما
رهام: خیلی وقته ندیدمت خیلی زشت شدی احمق
من: تو نبرد قیافت رو میبینم
رهام:میبینیم
من:دیگه حرف فایده ندارم شمشیر رو گردنت ابت میکنه
رهام:بسیار خوب,جنگ سه روز دیگه هست شما باید در کوه مقابل اردو بزنید
البته اگر میخواید میتونید همین الان شکست بخورید
من: باشه اون کوه باشه
و من به سمت کوه رفتیم وبه آمادگی عظیم ترین جنگ جهان آماده شدیم
جنگی که در ابد ثبت میشد
تا ابد
تا آینده... قسمت بعد قسمت آخر هست
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
لبخند...
lovely
[b]دره جهنم
وقتی به دره رسیدیم افرادمون داشتن از ترس میلرزیدن یادمه امیر از ترس چند بار گریه کرد ولی عالمی داوطلب شد بره وسط میدون
ولی من بهش گفتم خطر ناکه به همین خاطر من تصمیم گرفتم یکی سرباز رو بفرستم
وقتی رفت دیدم داره میلرزه بهش گفتم چی دیدی گفت اونجا سپاهی منتظر ماست از شب تاریک تر و از ازدها سفید ترسناک تر
و من با شوالیه ها رفتیم تا ببینیم
بعله
رهام فرماانده گارد سلطتنی بود
اون سپاه گینگز اعظم را کنترل میکرد
اون به کی از دوستانم تیری پرتاب کرد و من جلویش را گرفتم تا تیر برخورد نکند
فورا رهام با تعدادی از گینگز ها اومدن سمت ما
رهام: خیلی وقته ندیدمت خیلی زشت شدی احمق
من: تو نبرد قیافت رو میبینم
رهام:میبینیم
من:دیگه حرف فایده ندارم شمشیر رو گردنت [b]ابت میکنه
رهام:بسیار خوب,جنگ سه روز دیگه هست شما باید در کوه مقابل اردو بزنید
البته اگر میخواید میتونید همین الان شکست بخورید
من: باشه اون کوه باشه
و من به سمت کوه رفتیم وبه آمادگی عظیم ترین جنگ جهان آماده شدیم
جنگی که در ابد ثبت میشد
تا ابد
تا آینده...[/b][/b]
[b][u]قسمت بعد قسمت آخر هست[/u][/b]
دره جهنم
وقتی به دره رسیدیم افرادمون داشتن از ترس میلرزیدن یادمه امیر از ترس چند بار گریه کرد ولی عالمی داوطلب شد بره وسط میدون
ولی من بهش گفتم خطر ناکه به همین خاطر من تصمیم گرفتم یکی سرباز رو بفرستم
وقتی رفت دیدم داره میلرزه بهش گفتم چی دیدی گفت اونجا سپاهی منتظر ماست از شب تاریک تر و از ازدها سفید ترسناک تر
و من با شوالیه ها رفتیم تا ببینیم
بعله
رهام فرماانده گارد سلطتنی بود
اون سپاه گینگز اعظم را کنترل میکرد
اون به کی از دوستانم تیری پرتاب کرد و من جلویش را گرفتم تا تیر برخورد نکند
فورا رهام با تعدادی از گینگز ها اومدن سمت ما
رهام: خیلی وقته ندیدمت خیلی زشت شدی احمق
من: تو نبرد قیافت رو میبینم
رهام:میبینیم
من:دیگه حرف فایده ندارم شمشیر رو گردنت ابت میکنه
رهام:بسیار خوب,جنگ سه روز دیگه هست شما باید در کوه مقابل اردو بزنید
البته اگر میخواید میتونید همین الان شکست بخورید
من: باشه اون کوه باشه
و من به سمت کوه رفتیم وبه آمادگی عظیم ترین جنگ جهان آماده شدیم
جنگی که در ابد ثبت میشد
تا ابد
تا آینده... قسمت بعد قسمت آخر هست
زود تر بنویس قسمت بعدو،
منم یادت نره وارد کنی.
یا حسین الشهید
[quote][div][b]behnam_lion[/b][/div][div][b]دره جهنم
وقتی به دره رسیدیم افرادمون داشتن از ترس میلرزیدن یادمه امیر از ترس چند بار گریه کرد ولی عالمی داوطلب شد بره وسط میدون
ولی من بهش گفتم خطر ناکه به همین خاطر من تصمیم گرفتم یکی سرباز رو بفرستم
وقتی رفت دیدم داره میلرزه بهش گفتم چی دیدی گفت اونجا سپاهی منتظر ماست از شب تاریک تر و از ازدها سفید ترسناک تر
و من با شوالیه ها رفتیم تا ببینیم
بعله
رهام فرماانده گارد سلطتنی بود
اون سپاه گینگز اعظم را کنترل میکرد
اون به کی از دوستانم تیری پرتاب کرد و من جلویش را گرفتم تا تیر برخورد نکند
فورا رهام با تعدادی از گینگز ها اومدن سمت ما
رهام: خیلی وقته ندیدمت خیلی زشت شدی احمق
من: تو نبرد قیافت رو میبینم
رهام:میبینیم
من:دیگه حرف فایده ندارم شمشیر رو گردنت [b]ابت میکنه
رهام:بسیار خوب,جنگ سه روز دیگه هست شما باید در کوه مقابل اردو بزنید
البته اگر میخواید میتونید همین الان شکست بخورید
من: باشه اون کوه باشه
و من به سمت کوه رفتیم وبه آمادگی عظیم ترین جنگ جهان آماده شدیم
جنگی که در ابد ثبت میشد
تا ابد
تا آینده...[/b][/b]
[b][u]قسمت بعد قسمت آخر هست[/u][/b][/div][/quote]
[b]زود تر بنویس قسمت بعدو،
منم یادت نره وارد کنی. :icon_12:[/b]
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم.
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی
باید برای نجات دادن شما وارد بشم.
هنوز جنگ شروع نشده
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید.
ما پیروز میشیم
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید.
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره.
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن
خود امام و 72 یار؟
وقتی 72 نفر بودند که مطمئن شدند باید بجنگند قبلش تعدادشون خیلی بیشتر بود
خب ما هم 72 تا میشیم میجنگیم.
این فرق میکنه
آقا مثل اینکه شما با ما دشمنی...
ول کن دیگه هرچی میگم یه چیزی میگی...
یا حسین الشهید
[quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][quote][div][b]alemi[/b][/div][div][quote][div][b]خادم-الحسین[/b][/div][div][b]پس چرا گومر توی داستان نیست؟؟[/b][/div][/quote]
گومرو بزارین فرمانده گیگیزا:icon_10:[/div][/quote]
من باید از سرزمین کربلا با پرچم یا حسین الشهید وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
اونطوری نباید وارد بشی همون جا باید بمونی:icon_10:[/div][/quote]
باید برای نجات دادن شما وارد بشم. :icon_10:[/div][/quote]
هنوز جنگ شروع نشده:icon_10:[/div][/quote]
خب وقتی شروع شد،
اون زمانی که شما دیگه قوا ندارید از پا افتادید. :icon_10:[/div][/quote]
ما پیروز میشیم:icon_10:[/div][/quote]
تا جایی که من خوندم هی دارید شکست میخورید. :icon_10:[/div][/quote]
فیلم سینمایی نمیبینی همش شکست میخورن آخرین لحظه پیروز میشن:icon_10:[/div][/quote]
خب من به کمکتون میشتابم و شما پیروز میشید،
اینطوری سینمایی تره. :icon_10:[/div][/quote]
داستان باید اینطوری باشه که گینگیزا تو و همه ی افرادتو وقتی دارین برای کمک ما میاین اسیر میکنن بعد ما میایم نجاتتون میدیم:icon_10:[/div][/quote]
کسی نمیتواند سپاه کربلایی مرا به اسارت بگیرد،
تا زمانی که خون من یارانم را بریزد.[/div][/quote]
پس اینطوری باشه که وقتی گینگیزا بهتو حمله میکنن برای اسیر کردنتون شما همه فرار میکنین بر میگردین کربلا:icon_10:[/div][/quote]
ما کربلایی ها فرار نمیکنیم، مگر مولایمان فرار کرد؟
تای پای جان میجنگیم ولی اسیر نمیشویم.[/div][/quote]
اول نیروهای امام حسین(ع) خیلی بیشتر بود بیشترشون فرارکردن:icon_10:[/div][/quote]
خود امام و 72 یار؟[/div][/quote]
وقتی 72 نفر بودند که مطمئن شدند باید بجنگند قبلش تعدادشون خیلی بیشتر بود:icon_10:[/div][/quote]
خب ما هم 72 تا میشیم میجنگیم.[/div][/quote]
این فرق میکنه:icon_4:[/div][/quote]
آقا مثل اینکه شما با ما دشمنی...
ول کن دیگه هرچی میگم یه چیزی میگی...
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.