اگر همه ثروت داشتند؛ دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛
تا دیگران از سر جوانمردی،
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.
اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،
اگر همه ثروت داشتند.
اگر مرگ نبود؛ همه کافر بودند،
و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.
ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[color=#ff0000]اگر همه ثروت داشتند؛[/color]
[b]دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛
تا دیگران از سر جوانمردی،
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.
اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،
اگر همه ثروت داشتند.[/b]
[color=#ff0000]اگر مرگ نبود؛[/color]
[b]همه کافر بودند،
و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.
ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.[/b]
بنویسم که یادم نرود...با آدم های که موضوع رو به حاشیه مییرند بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای که عقل کل میدونن خودشون رو بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای که آدم نیستن بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود... خیلی ها ارزش همصحبت شدن رو هم ندارند
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]بنویسم که یادم نرود :icon_10:
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای خودخواه بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای لجوج بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای دروغگو بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای مغلطه گربحث نکنم :arrow:
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای پرحاشیه بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدم های که موضوع رو به حاشیه مییرند بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای که عقل کل میدونن خودشون رو بحث نکنم
بنویسم که یادم نرود...با آدمهای که آدم نیستن بحث نکنم :arrow:
بنویسم که یادم نرود... خیلی ها ارزش همصحبت شدن رو هم ندارند[/b] :arrow:
این مطلب در 1393/11/11 00:05:16 نوشته شده است و در 1393/11/11 00:05:40 ویرایش شده است .
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]رفتیّ و باز دلهره آمد مرا گرفت
احساسِ یک جوان مجرّد مرا گرفت
دیوارِ چشم، سدّ دلِ موج زن، شکست
خونِ دلم گذشت از این سد مرا گرفت
رفتی و پای من لبۀ ریل مرگ رفت
سوت قطار محکم و ممتد مرا گرفت
رفتی ولی به ری نرسیده، عجیب بود،
یک بغض چون محرّمِ مشهد مرا گرفت
آیینۀ تمام قد آیینۀ دق است
دیشب شما نبودی و از قد مرا گرفت
خوابیدم و دوباره که بیدار می شدم
احساسِ پوچ بی تو مجدد مرا گرفت
من با تو ما که صیغۀ جمع است می شویم
ای من بیا که صیغۀ مفرد مرا گرفت
[/b]
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[color=#0000ff]یکی رد شد شبیه او ، پر از ابهام و تردیدم :arrow:
همین که دیدمش جا خوردم و ناگاه ترسیدم
به یک لحظه تمام خاطرات کهنه ام طی شد :cry:
زمین دور سرم گشت و منم ارام چرخیدم
همان چادر ، همان هیبت ، همان چشمان پر شورش
تمام ارتفاعش را به چشمم در نوردیدم
همین که یادم امد خنده های بی مثالش را
نمیدانم چه شد بی اختیار از خویش خندیدم
دوباره حال نابی را درون سینه حس کردم
دوباره شعله ور گشته تنور سرد امیدم :cry:
ته کوچه به چپ پیچید و یک لحظه نگاهم کرد
مسیرم را عوض کردم درون کوچه پیچیدم
قدم را تند تر کردم رسیدم در کنار او
خودم یادم نمی اید سوالی را که پرسیدم
حواسش پرت بود انگار چادر از سرش افتاد
خدایا کور میگشتم ولی او را نمیدیدم
جهان تاریک شد یک لحظه دیدم رقص چادر را
چو عطرش با نسیم امد منم در باد رقصیدم
همیشه در خیالاتم دلم مغرور و محکم بود
دو تار از موی او دیدم شبیه بید لرزیدم
عذابی میکشم وقتی به یادش باز می افتم :cry:
به او گفتم ببخشید و ولی خود را نبخشیدم
.........
پشیمانی ندارد سود وقتی عاشقش باشی
نباید عاشقش میگشتم اما دیر فهمیدم[/color]
گاهی میتونی با یه کار کوچیک همون لبخند رو بکاری رو لباش ....
گاهی مهم اینه که بخوای بخندونی ......
اون وقت خدا هم میخنده .....
گاهی از خودت بگذر ... فقط گاهی .......
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]گاهی ارزش داره از همه چیزت بگذری .....
تا لبخند رو به لبای یکی هدیه کنی .......
گاهی میتونی با یه کار کوچیک همون لبخند رو بکاری رو لباش ....
گاهی مهم اینه که بخوای بخندونی ......
اون وقت خدا هم میخنده .....
گاهی از خودت بگذر ... فقط گاهی ....... [/b]
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[color=#ff0000]گاهی حتی سالها حرف زدن کافی نیست[/color]
[b]با بعضی ها باید به سکوت رسید . . .
به یک لبخند ،
به یک نگاه رهایشان کرده ،
و با اطمینان به دست طبیعت سپردشان ، . .
طبیعتی که در آن هر حضوری سایه ای ،[/b]
[b]هر صدایی پژواکی ،[/b]
[color=#ff0000]هر زهری پادزهری ،[/color]
[color=#ff0000]و هر عملی عکس العملی دارد ،[/color]
[b]باید گذشت ، رها کرد ، آرام بود . . .[/b]
[color=#ff0000]و ایمان داشت که زندگی در دنیا بی حساب نیست . . .[/color]
خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن...
اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو "ها" کن
خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه
بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی
خدایا.. من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت که حتی روز...روشن نیست
کسی اینجا حواسش نیست که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته!!
فراموشم میشه گاهی که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم
خدایا...وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن
شنیدم گرمه اغوشت اگه میشه منم جا کن....
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[color=#ff0000]خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن...
اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو "ها" کن
[/color]
[b]خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه
[/b]
[color=#ff0000]بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی
[/color]
[b]خدایا.. من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت که حتی روز...روشن نیست[/b]
[color=#ff0000]کسی اینجا حواسش نیست که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته!![/color]
[b]فراموشم میشه گاهی که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم[/b]
[color=#ff0000]خدایا...وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن
شنیدم گرمه اغوشت اگه میشه منم جا کن....[/color]
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.