تو را چه گویم که هرچه گویم باز نمیفهمی نفهم..(از خودم ساختم شعرو چون شعر بلد نیستم)
در بستنی رو باید بست
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1392/04/03 05:39:44
تو را چه گویم که هرچه گویم باز نمیفهمی نفهم..(از خودم ساختم شعرو چون شعر بلد نیستم)
در بستنی رو باید بست
|
|
1392/04/03 10:27:06
من چه گویم تورا ای پسر مکن تو گوهر سخن را هدر صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/04/03 18:05:34
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست زدامن بدرامت |
|
1392/04/04 01:32:02
تو که خوشگل و شهره عالمی
تو که حس قشنگ حالمی مرو عشق تو با این آرزو تو که معجزه بخشه نالمی |
|
1392/04/04 13:43:29
تورا من قد دریا دوست دارم ممد
وقتی یه پسربچه سوسول50 کیلویی فشن با ماشین شاسی بلندمیشه مرد رویاهای یه دختر..
ماهمون نامرد بمونیم بهتره.. sajjad.kurd |
|
1392/04/04 13:47:47
من تو رو دوست تو برام عزیز ای منگلم وقتی یه پسربچه سوسول50 کیلویی فشن با ماشین شاسی بلندمیشه مرد رویاهای یه دختر..
ماهمون نامرد بمونیم بهتره.. sajjad.kurd |
|
1392/04/08 17:00:27
مازبالاییم و بالامیرویم مازدریاییم و دریا میرویم
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/04/08 17:47:40
ماازاین جا واز ان جا نیستیم مازبی جاییم وبی جا میرویم (مولانا)
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/04/08 17:51:04
من نگویم مرا از قفس ازاد کنید قفسم برده به باغی دلم شاد کنید دربیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرداسمان ابی می بینم و میدانم که نیست خدایی که نمی بینم و میدانم ک هست.
دکتر علی شعریتی |
|
1392/04/08 17:57:49
درم داران عالم راکرم نیست کریمان رابه دست اندر درم نیست
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
منوی کاربری
|
||