انجمن رسمی عصر پادشاهان | بحث و گفتگوی آزاد | دفتر وتنبیه مدیر

نویسنده	پیغام
سارگن کبیر تشکر شده: 11,829 تعداد نوشته: 16 تعداد پاسخ: 4,888 سابقه بازی در 48 سرور اکانت های فعال کنونی w205.kingsera.com	‏1393/02/15 22:52:05 کوروش00 استغفر الله خدایا ما را باک نگه دار اینو یادم رفت (:lol الهی آمین [quote][div][b]کوروش00[/b][/div][div]استغفر الله:ugeek: :ugeek::ugeek::ugeek: خدایا ما را باک نگه دار :geek: اینو یادم رفت (:lol:)[/div][/quote] الهی آمین افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند آرمان خان
benyaminmomeni تشکر شده: 13,002 تعداد نوشته: 21 تعداد پاسخ: 5,357 سابقه بازی در 19 سرور	‏1393/02/15 22:52:34 والا یک چیز باعث شده بود همیشه به عنوان دانش اموز خوب تو مدرسه شناخته بشم ولی اون سال دوم دبیرستان و 3 دبیرستان نشد (( تعادل )) همه بچه ها از یک کنار خوب بودن...بهتره بگم شیوه کاری مدیر عالی بود...هیچ کیو پیدا نمیکردی که از مدرسه فرار کنه یا نیاد بی دلیل... با همه بچه ها رفیق بود...همه شمارشو داشتن...کاملا مثل یک دوست بود تا یک مدیر... با این وجود ما شوخیامون رو میکردیم ... غیبت هم میکردیم...ولی به موقعش...(( هماهنگ با مدیر )) با این که یک مدرسه دولتی بود ولی از نمونه دولتی و ... سطح مدرسمون (( از همه لحاظ )) بالاتر بود واقعا بهترین مدیری بود که تا الان دیدم... http://1o2.ir/BEBIN6 آشنای ناشناس والا یک چیز باعث شده بود همیشه به عنوان دانش اموز خوب تو مدرسه شناخته بشم ولی اون سال دوم دبیرستان و 3 دبیرستان نشد:shock: (( تعادل )) همه بچه ها از یک کنار خوب بودن...بهتره بگم شیوه کاری مدیر عالی بود...هیچ کیو پیدا نمیکردی که از مدرسه فرار کنه یا نیاد بی دلیل... با همه بچه ها رفیق بود...همه شمارشو داشتن:shock:...کاملا مثل یک دوست بود تا یک مدیر... با این وجود ما شوخیامون رو میکردیم ... غیبت هم میکردیم...ولی به موقعش...(( هماهنگ با مدیر:mrgreen: )) با این که یک مدرسه دولتی بود ولی از نمونه دولتی و ... سطح مدرسمون (( از همه لحاظ )) بالاتر بود:shock: واقعا بهترین مدیری بود که تا الان دیدم...:cry: افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند nnaasseerr
bingo55521 تشکر شده: 16,451 تعداد نوشته: 19 تعداد پاسخ: 6,770 سابقه بازی در 35 سرور	‏1393/02/15 22:54:26 ممد حسن واقعا دوره اخر الزمان ابجی ساغر اگه شما مریض نبودی اون روز چه کارهایی رو که نمی کردی خدا رو شکر مریض بودی دستت به گناه الوده نشد * گرامی ساغر شما سه دور بر شیطانه عوضی لعنت بفرست که این گوناه را مرتکب نشدی. بد خاها تا صبح؟ چی بگویند؟ یه سریا ما بودیم دهنشون بسته بود مار رفتیم بلبل شدن.چنگیز من اینارو دوست داره [quote][div][b]ممد حسن[/b][/div][div]واقعا دوره اخر الزمان ابجی ساغر اگه شما مریض نبودی اون روز چه کارهایی رو که نمی کردی خدا رو شکر مریض بودی دستت به گناه الوده نشد [/div][/quote] خواهر گرامی ساغر شما سه دور بر شیطانه عوضی لعنت بفرست که این گوناه را مرتکب نشدی. افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند nnaasseerr ، آرمان خان
سارگن کبیر تشکر شده: 11,829 تعداد نوشته: 16 تعداد پاسخ: 4,888 سابقه بازی در 48 سرور اکانت های فعال کنونی w205.kingsera.com	‏1393/02/15 22:55:42 benyaminmomeni والا یک چیز باعث شده بود همیشه به عنوان دانش اموز خوب تو مدرسه شناخته بشم ولی اون سال دوم دبیرستان و 3 دبیرستان نشد (( تعادل )) همه بچه ها از یک کنار خوب بودن...بهتره بگم شیوه کاری مدیر عالی بود...هیچ کیو پیدا نمیکردی که از مدرسه فرار کنه یا نیاد بی دلیل... با همه بچه ها رفیق بود...همه شمارشو داشتن...کاملا مثل یک دوست بود تا یک مدیر... با این وجود ما شوخیامون رو میکردیم ... غیبت هم میکردیم...ولی به موقعش...(( هماهنگ با مدیر )) با این که یک مدرسه دولتی بود ولی از نمونه دولتی و ... سطح مدرسمون (( از همه لحاظ )) بالاتر بود واقعا بهترین مدیری بود که تا الان دیدم... تا این که سر و کله گینگیزها پیدا شد و آرامش رو از مدرسه گرفت به همین خاطر تمام دانش اموزان تصمیم به نابودی گینگیز ها گرفتن این مطلب در ‏1393/02/15 22:55:42 نوشته شده است و در ‏1393/02/15 22:55:57 ویرایش شده است . [quote][div][b]benyaminmomeni[/b][/div][div]والا یک چیز باعث شده بود همیشه به عنوان دانش اموز خوب تو مدرسه شناخته بشم ولی اون سال دوم دبیرستان و 3 دبیرستان نشد:shock: (( تعادل )) همه بچه ها از یک کنار خوب بودن...بهتره بگم شیوه کاری مدیر عالی بود...هیچ کیو پیدا نمیکردی که از مدرسه فرار کنه یا نیاد بی دلیل... با همه بچه ها رفیق بود...همه شمارشو داشتن:shock:...کاملا مثل یک دوست بود تا یک مدیر... با این وجود ما شوخیامون رو میکردیم ... غیبت هم میکردیم...ولی به موقعش...(( هماهنگ با مدیر:mrgreen: )) با این که یک مدرسه دولتی بود ولی از نمونه دولتی و ... سطح مدرسمون (( از همه لحاظ )) بالاتر بود:shock: واقعا بهترین مدیری بود که تا الان دیدم...:cry:[/div][/quote] تا این که سر و کله گینگیزها پیدا شد و آرامش رو از مدرسه گرفت به همین خاطر تمام دانش اموزان تصمیم به نابودی گینگیز ها گرفتن :D افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند benyaminmomeni ، nnaasseerr ، آرمان خان
sa-ghar تشکر شده: 15,476 تعداد نوشته: 14 تعداد پاسخ: 5,840 سابقه بازی در 24 سرور	‏1393/02/15 22:56:01 bingo55521 ممد حسن واقعا دوره اخر الزمان ابجی ساغر اگه شما مریض نبودی اون روز چه کارهایی رو که نمی کردی خدا رو شکر مریض بودی دستت به گناه الوده نشد * گرامی ساغر شما سه دور بر شیطانه عوضی لعنت بفرست که این گوناه را مرتکب نشدی. نقاب میزنم... که حتما منو گم کنی :?[quote][div][b]bingo55521[/b][/div][div][quote][div][b]ممد حسن[/b][/div][div]واقعا دوره اخر الزمان ابجی ساغر اگه شما مریض نبودی اون روز چه کارهایی رو که نمی کردی خدا رو شکر مریض بودی دستت به گناه الوده نشد [/div][/quote] خواهر گرامی ساغر شما سه دور بر شیطانه عوضی لعنت بفرست که این گوناه را مرتکب نشدی.[/div][/quote] افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند آرمان خان
آرمان خان تشکر شده: 10,400 تعداد نوشته: 9 تعداد پاسخ: 5,595 سابقه بازی در 46 سرور	‏1393/02/15 23:03:15 sa-ghar اخرین باری ک رفتم خدایی بی گناه بودم.. بچه ها بزن و برقص راه انداخته بودن ..همه اهنگ میخوندنو میزدن رو میز یکی هم داش میرقصید. منم داشتم نگا میکردم.. بعضی وقتا هم دس میزدم یهو معاون پرورشی میاد تو کلاس کسی ک داشت میرقصیدو دید بردش دفتر به اونم گفتن اگه بگی کی دیگه داشت میرقصید شاید به بابات زنگ نزنیم.. اونم منو گفت!! همه نشسته بودن من چون وایساده بودم الکی منو گفت:-! منم رفتم دفتر. هرچی میگفتم من نرقصیدم باور نمیکردن.. اخرسر از چنتا بچه ها پرسیدن..اونا گفتن ساغر نمیرقصید منو فرستادن رفتم..اون رقاصه هم میخواستن زنگ بزن باباش..انقد التماس کرد ک بخشیدنش:-! [quote][div][b]sa-ghar[/b][/div][div]اخرین باری ک رفتم خدایی بی گناه بودم.. بچه ها بزن و برقص راه انداخته بودن ..همه اهنگ میخوندنو میزدن رو میز یکی هم داش میرقصید. منم داشتم نگا میکردم.. بعضی وقتا هم دس میزدم یهو معاون پرورشی میاد تو کلاس کسی ک داشت میرقصیدو دید بردش دفتر به اونم گفتن اگه بگی کی دیگه داشت میرقصید شاید به بابات زنگ نزنیم.. اونم منو گفت!! همه نشسته بودن من چون وایساده بودم الکی منو گفت:-! منم رفتم دفتر. هرچی میگفتم من نرقصیدم باور نمیکردن.. اخرسر از چنتا بچه ها پرسیدن..اونا گفتن ساغر نمیرقصید منو فرستادن رفتم..اون رقاصه هم میخواستن زنگ بزن باباش..انقد التماس کرد ک بخشیدنش:-! [/div][/quote] :lol: افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند
آرمان خان تشکر شده: 10,400 تعداد نوشته: 9 تعداد پاسخ: 5,595 سابقه بازی در 46 سرور	‏1393/02/15 23:05:13 ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم. ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم.:ugeek: افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند nnaasseerr
nnaasseerr تشکر شده: 906 تعداد نوشته: 0 تعداد پاسخ: 790 سابقه بازی در 19 سرور	‏1393/02/15 23:08:40 آرمان خان ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم. محرم همه جا همین جوریه @@@@@@@@@@@ @@@@@@@@@@ @@@@@@@@@ @@@@@@@@ @@@@@@@ @@@@@@ @@@@@ @@@@ @@@ @@ @ [quote][div][b]آرمان خان[/b][/div][div]ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم.:ugeek:[/div][/quote] محرم همه جا همین جوریه افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند
آرمان خان تشکر شده: 10,400 تعداد نوشته: 9 تعداد پاسخ: 5,595 سابقه بازی در 46 سرور	‏1393/02/15 23:09:54 nnaasseerr آرمان خان ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم. محرم همه جا همین جوریه خصوصیت ما اینه که همیشه عزاداریم. [quote][div][b]nnaasseerr[/b][/div][div][quote][div][b]آرمان خان[/b][/div][div]ما هم مثل شما هستیم فقط نمیرقصیم دسته میرم.عزاداری میکنیم کلاس رو جوری میکوبیم که کل مدرسه بالا پایین میپره.بالاخره بزرگ مدرسه ای باید عظمت داشته باشیم.:ugeek:[/div][/quote] محرم همه جا همین جوریه[/div][/quote] خصوصیت ما اینه که همیشه عزاداریم.:lol: افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند nnaasseerr
آرمان خان تشکر شده: 10,400 تعداد نوشته: 9 تعداد پاسخ: 5,595 سابقه بازی در 46 سرور	‏1393/02/15 23:19:59 یه بار پیش دبستانی شولوغ کرده بودیم چهار نفر رفتیم جلو دفتر قرار بود با دستگاه تکثیر زبونامون رو قطع کنن. همه به گریه افتاده بودیم. یه بار پیش دبستانی شولوغ کرده بودیم چهار نفر رفتیم جلو دفتر قرار بود با دستگاه تکثیر زبونامون رو قطع کنن.:shock::roll: همه به گریه افتاده بودیم. افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند benyaminmomeni