میدادم ماهی ها بخورنش البته دستو پاهاشم بسته باشه
این مطلب در 1396/06/27 13:28:23 نوشته شده است و در 1396/06/27 20:09:48 ویرایش شده است .
ن
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1396/06/27 12:28:08
میدادم ماهی ها بخورنش البته دستو پاهاشم بسته باشه
|
|
1396/06/27 13:28:23
دست و پاهاشو می بستم و نمیزاشتم پلک هم بزنه بعد رو به روی خورشید میزاشتم چه حالی بده خودم هم از دور با عینک آفتابی نگاهشون می کنم
این مطلب در 1396/06/27 13:28:23 نوشته شده است و در 1396/06/27 20:09:48 ویرایش شده است .
ن
|
|
1396/06/27 15:16:04
|
|
1396/06/27 15:17:15
با چوب می زدم تو سرش بیهوش که می شود می بردش پرتش می کردم تو دستشویی زنونه تا وقتی بیدار شد از خجالت آب شه
|
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/27 15:48:21
میبردمش کویر لوت ولش میکردم
وقتی بارون میاد همه پرنده ها دنبال یه اشیونن اما عقاب بالاتر از ابر ها پرواز میکنه
a...m...a black gamma |
|
1396/06/27 20:10:24
مینداختمش تو یه اتاق خیلی کوچیک با یه مشت جکو جونور
ن
|
|
1396/06/28 13:04:17
پرتش می کردم تو آتیش با یه میله داغ می کردم تو دلش تا دلم خنک شه بعد از سوختنش می بردمش سرد خونه تا خنک شه
|
|
1396/06/29 15:56:56
میزدم تو دماغش میزدم تو دماغش میزدم تو دماغش تا به غلط کردن بیفته
ن
|
|
1396/06/30 15:37:40
می زدم تو دهنش می زدم تو دهنش می زدم تو دهنش تا خون بیاره بالا
|
منوی کاربری
|
||