| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
1396/06/05 10:37:27
دست و پاشو می بستم بعد شکنجش میدادم
 ن
|
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/05 10:50:15
میکردم تو گونی بعد مثل سگ میزدمش
وقتی بارون میاد همه پرنده ها دنبال یه اشیونن اما عقاب بالاتر از ابر ها پرواز میکنه
a...m...a black gamma |
|
1396/06/05 10:51:27
مینداختمش پیش گرگ ها تیکه پارش کنن
ن
|
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/05 14:39:31
تو یه اتاق مینداختمش درو قفل میکردم بعد آهنگ "تو که نیستی" محسن چاوشی رو براش پلی میکردم تا پنج بار کفایت میکنه ، اگه زنده موند ترجیحا "دیوار بی در" رو هم ده بار براش پلی میکنم ، فکر نمیکنم دیگه چیزی ازش بمونه
زندگی صحنۀ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمۀ خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد |
|
1396/06/05 19:12:33
میگیریم تا می تونم مشت می کوبم تو صورتش
 
این مطلب در 1396/06/05 19:12:33 نوشته شده است و در 1396/06/05 19:12:38 ویرایش شده است .
ن
|
|
1396/06/06 10:58:38
می بردمش فرودگاه میگم تیکاف هواپیمارو ببین پرتش می کردم جلو تا آسفالت شه بعد بگم حواسم نبود ببخشید
  |
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/07 15:21:55
با سیخ داغ میزدمش
وقتی بارون میاد همه پرنده ها دنبال یه اشیونن اما عقاب بالاتر از ابر ها پرواز میکنه
a...m...a black gamma |
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/07 16:27:59
غرق مصنوعیش میکردم (یکی از شیوه های شکنجه در زندان گوانتانامو و ابوغریب)
زندگی صحنۀ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمۀ خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد |
|
1396/06/07 18:38:06
سرشو با تبر قطع می کردم
ن
|
اکانت های فعال کنونی |
1396/06/07 19:11:48
قَطعه قَطعش میکنم
زندگی صحنۀ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمۀ خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد |
|
منوی کاربری
|
||
