زمانی که میره تو آسانسور نمیزارم در بسته بشه
In the name of god
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1395/05/12 20:15:06
زمانی که میره تو آسانسور نمیزارم در بسته بشه
In the name of god
|
|
1395/05/12 21:25:41
باهاش دست میدادم
Moein bap
|
|
1395/05/13 01:42:09
ربات خدماتی و اسپمر تلگرام :
@spamino_bot |
|
1395/05/13 07:51:52
توپ بازی میکردم
همین الان یهویی
|
|
1395/05/13 09:37:07
موقع نشستن سوزن میذاشتم زیرش
دل پیش کسی باشدو وصلش نتوانی\لعنت به من وزندگی وعشق وجوانی
دلتنگ توام ای که به وصلت نرسیدم\ای کاش خودت را سرقبرم برسانی |
|
1395/05/13 11:21:57
مثل این فیلم ترسناکا میکردم
اول شیر آبو شل میکنم تا صدای چکه چکه کردنش بیاد بعد که میاد سفت میکنه دوباره بازش میکنم و طبیعتا با تعجب برمیگرده یه نگاه میکنه و دوباره میبنده بعد لامپا رو چند بار خاموش روشن میکنم بعد یه زنگ به تلفن میزنم و وقتی برمیداره میبینه هیچ صدایی نمیاد بعد که قطعش کرد پشت سرش یه بار محکم دست یزنم جوری که حسابی صدا بده بعد که از ترس یدفه بر گشت میبینه کسی پشت سرش نیست و اون موقع یه توپی عروسکی چیزی رو آروم آروم از زمین برمیدارم و میندازم جلو پاش تا حسابی بترسه بعد مسلما میدوعه سمت در که فرار کنه اما در هارو دونه دونه میبندم و بعد دو سه تا چاقو میارم جلوش و جوری که بهش نخوره پرت میکنم که بخوره به دیوار ( نشونه گیریم با چاقو خوبه کلی تمرین کردم ) و ... ( برگرفته از چند فیلم ترسناک مثل احضار و آنابل و ... ) خلاصه که سرویسید دیگه دعا کنید یه همچین آپشن هایی گیر یکی مثل من نیاد اصلا جنبشو ندارم
این مطلب در 1395/05/13 11:21:57 نوشته شده است و در 1395/05/13 11:22:52 ویرایش شده است .
عادت ها میتوانند انسان را نابود کنند کافیست انسان به زیر ستم بودن و رنج کشیدن و گشنگی عادت کند تا هرگز به رهایی فکر نکند
|
|
1395/05/13 11:29:20
من از این مدل کارا نمیترسم فیلم ترسناک هم فقط از گرگینه و این جک جونورا میترسم .
تو هم همون سوزن زیرت بزارم بهتره. دل پیش کسی باشدو وصلش نتوانی\لعنت به من وزندگی وعشق وجوانی
دلتنگ توام ای که به وصلت نرسیدم\ای کاش خودت را سرقبرم برسانی |
|
1395/05/13 11:58:46
اگه یه چاقو خود به خود بیاد پرت بشه کنار صورتت نمیترسی ؟ ایول باو سوزن ؟ هه جات خالی دیروز رفتم دکتر یه شیشه داد یه بزرگی یه کپسول آتشنشانی دوتا هم از اون سرنگ های بزرگ ها ( یادم نمیاد دقیقا چند cc بود ولی بزرگ تر از سرنگ آمپول های پینیسیلین و اینا بود ) میفهمی انقدر زیاد بود دوتا سرنگ داد گفت اینو باید بری الان تزریق کنی هیچی دیگه اصلا رنگ و روم پرید آمپولش هم روغنی بود هنوز داره جای دردش بد تر میشه کلا پنچرم کرد داشتم رکورد میزدم اخرین باری که آمپول زده بودم دوم ابتدایی بود
این مطلب در 1395/05/13 11:58:46 نوشته شده است و در 1395/05/13 11:59:10 ویرایش شده است .
عادت ها میتوانند انسان را نابود کنند کافیست انسان به زیر ستم بودن و رنج کشیدن و گشنگی عادت کند تا هرگز به رهایی فکر نکند
|
|
1395/05/13 12:36:19
سر امتحان در گوشش بهش جواب سوالارو میدادم
محمد پهلوان
|
|
1395/05/13 12:56:08
باهاش دست میدادم
از همه چی بدتره Moein bap
|
منوی کاربری
|
||