اینقدر باهاش حرف میزدم تا از ترس سکته کنه
صداهای ترسناک از خودم درمی آوردم
صداهای ترسناک از خودم درمی آوردم
Moein bap
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1395/05/12 20:01:03
اینقدر باهاش حرف میزدم تا از ترس سکته کنه
صداهای ترسناک از خودم درمی آوردم Moein bap
|
|
1395/05/12 20:01:24
یکی میخوابوندم بیخ گوشش برق از سرش بپره
آی ام خشن صداها میگن که توام میری...
|
|
1395/05/12 20:01:52
هعی،یه افرادی هستن بی جنبه
دیگه به دوست هم نمیشه اعتماد کرد |
|
1395/05/12 20:02:28
خدا بخیر بگذرونه با دیوونه ها هم مسیر شدیم ساعت یک بامداد می رفتم تو اتاق خوابش برق رو روشن و خاموش می کردم In the name of god
|
|
1395/05/12 20:03:32
من که تا سه بیدارم
در ضمن تو که خودت رهبر متشنجونی رو دست و پاهاش مینوشتم آی ام متشنج Moein bap
|
|
1395/05/12 20:05:19
می رفتم وقتی خوابید بخاری یا شوفاژ و وسایل گرمایش رو روشن می کنم تا تو تابستون آبپز شه
In the name of god
|
|
1395/05/12 20:07:21
من که تو دما 60 درجه میرم بیرون انگار نه انگار
رو دهن و دماغشو میگرفتم قبل از اینکه خفه بشه سکته میکنه Moein bap
|
|
1395/05/12 20:08:30
صدای یک موزیک باس دار رو تا ته زیاد می کردم هنگام خوابش
In the name of god
|
|
1395/05/12 20:09:25
مو میکردم تو دماغش
Moein bap
|
|
1395/05/12 20:10:09
بابا حداقل تو تایپیک شرکت میکنین لایک هم بکنید تایپیک رو آدم امیدوار بشه
Moein bap
|
منوی کاربری
|
||