این مطلب در 1393/12/18 22:49:59 نوشته شده است و در 1393/12/18 22:50:35 ویرایش شده است .
دیگه خستم از همتون از لحنه گفتنایه بله تون
[b]
ازهیاهوی واژه هاخسته ام
من سکوتم را
ازاوراق سپیدآموختم
آیاسکوت
روشن ترین واژه هانیست؟
همیشه مرگ رادرخلوت خودمجسم دیده ام
آیامرگ خونسردترین واژه هانیست؟
تاچشم گشودم
ازچشم زندگی افتادم
شبی،شایدامشب
زیرنوریک واژه خواهم نوشت
نام خونسردمعشوقه ام را
برحواس پنج گانه ام خال خواهم کوفت وهمزمان
پایان آخرین برگ خاطراتم
خواهم نوشت ((پایان))[/b]
این روزها فراموش شدنم را بیشتر از هر چیز دیگری حس میکنم
نمیدانستم که دوست داشتنت همان فراموش شدنم است
دیگر واژه ها را نمیتوانم درک کنم
ولی فراموش شدنم و دوری کردنت را خیلی خوب حس میکنم.
دیگه خستم از همتون از لحنه گفتنایه بله تون
[b][b]این روزها فراموش شدنم را بیشتر از هر چیز دیگری حس میکنم
نمیدانستم که دوست داشتنت همان فراموش شدنم است
دیگر واژه ها را نمیتوانم درک کنم
ولی فراموش شدنم و دوری کردنت را خیلی خوب حس میکنم.[/b][/b]
پروانه ها خبر آوردند
نامه های عاشقانه ی تو با او
از لای شعرهای من کپی می شود
بیخیال
ناراحت نمی شوم
دل است دیگر
پروانه ها می گویند فردا
اتفاق جالبی می افتد...
پس بیا به چیزهای خوب فکر کنیم
به چیزهایی که دل می خواهد
مثلا
تو به اولین بوسه او
من به اولین نگاه تو....[b][b][/b][/b]
شب یک دوشنبه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ وهر کـس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
این مطلب در 1393/12/18 23:15:34 نوشته شده است و در 1393/12/18 23:16:14 ویرایش شده است .
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[color=#0000ff]شب یک دوشنبه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ وهر کـس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...[/color]
بـــاور کن
آن قدر ها هم سخت نیست
فهمیدن اینکه
بعضی ها می آیند که
نماننــد
نباشند
نبیـننـد
و تــو
اگر تمامی ِدنیا را هم حتی به پایشان بریزی
آنها تمامی ِبهانه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها
بهانه ای پیدا کنند
که بــــروند
دور شـــوند
که نـــمانند اصلا
_
پس به دلت بسپار
وقتی از خستگی هایِ روزگار
پناه بردی به هر کسی
لااقل
خوب فکر کن ببین
از سر علاقه آمده
یا از سر ِ ... !!!
تا دنیایت پر نشود
از دوست داشتن هایِ پر بغض
که دمار از روزگارت درآورد !
دیگه خستم از همتون از لحنه گفتنایه بله تون
[b]
بـــاور کن
آن قدر ها هم سخت نیست
فهمیدن اینکه
بعضی ها می آیند که
نماننــد
نباشند
نبیـننـد
و تــو
اگر تمامی ِدنیا را هم حتی به پایشان بریزی
آنها تمامی ِبهانه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها
بهانه ای پیدا کنند
که بــــروند
دور شـــوند
که نـــمانند اصلا
_
پس به دلت بسپار
وقتی از خستگی هایِ روزگار
پناه بردی به هر کسی
لااقل
خوب فکر کن ببین
از سر علاقه آمده
یا از سر ِ ... !!!
تا دنیایت پر نشود
از دوست داشتن هایِ پر بغض
که دمار از روزگارت درآورد ![/b]
به خدا گفتم خسته امگفت : لا تنقطوا من رحمه الله ... از رحمت خدا ناامید نشوید. گفتم : " هیچ کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره" گفت : " ان الله بین المرء و قلبه .... خدا حائل است میان انسان و قلبش." گفتم : " هیچ کسی رو ندارم." گفت :" نحن اقرب الیه من حبل الورید... ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم." گفتم : " ولی انگار اصلا منو فراموش کردی" گفت :" فاذکرونی اذکر کم ... منو یاد کنید تا یاد شما باشم."
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]به خدا گفتم خسته امگفت : [/b][color=#0000ff] لا تنقطوا من رحمه الله ... از رحمت خدا ناامید نشوید.[/color]
[b]گفتم : " هیچ کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره" گفت : [/b][color=#0000ff]" ان الله بین المرء و قلبه .... خدا حائل است میان انسان و قلبش."[/color]
[b]گفتم : " هیچ کسی رو ندارم." گفت :[/b] [color=#0000ff]" نحن اقرب الیه من حبل الورید... ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم."[/color]
[b]گفتم : " ولی انگار اصلا منو فراموش کردی" گفت :[/b] [color=#0000ff]" فاذکرونی اذکر کم ... منو یاد کنید تا یاد شما باشم."[/color]
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.