| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
1393/02/15 16:56:54
من تو را دوست دارم
تو مرا دوست نداری باشد ولی من به “دوست” مشترک مان حسودی ام می شود . . . درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 16:57:32
“تو” جا زدی
“من” جا خوردم “اون” جا گرفت ! 
درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 16:58:34
مـــن از زندگـــ ـے کســـ ـے
حذفــــ شــــدم که بــــرا ـے داشتنـــــش و بـــــرا ـے بودنـــش خیلـــ ـے ها رو از از زندگــــ ـیم حذفــــ کــــردم درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:01:03
آمدی دیوانه ام کردی و رفتی بی وفا
با غمت هم خانه ام کردی و رفتی بی وفا مثل شمعی بودی و با یاد خود ای نازنین تا ابد پروانه ام کردی و رفتی بی وفا درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:03:11
ای کاش گذر زمان در دستانم بود
آنوقت لحظه های با تو بودن را آنقدر طولانی می کردم که برای بی تو بودن دیگر وقتی نمی ماند
این مطلب در 1393/02/15 17:03:11 نوشته شده است و در 1393/02/15 17:03:21 ویرایش شده است .
درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:04:24
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:04:52
چیـزی نمیـخـوآهَم جـز . . .
یـکــ اتــآقِ تـآریک یـکـ مـوسیقـے بے کَلآم یـکـ فنجـآن قهـوه بـهـ تَلخـی ِ زهـر ! وَ خـوآبـے بـه آرآمـے یـکــ مـَرگ هَمیشـگـے . . . ! درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:06:28
امروز اومده بود دیدنم
با یه نگاه مهربون همون نگاهی که سال ها آرزوشو داشتمو ازم دریغ می کرد گریه کرد و گفت دلش واسم تنگ شده وقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:07:32
بی منطق ترین عضو بدنم چشم هایم است … می بینند که دیگر دوستم نداری و با دیگری هستی اما هنوز تشنه ی دیدنت هستند …
درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
1393/02/15 17:08:18
دیدَن عَکسَت تَمام سَهم مَن است،
از “تو ” . آن را هَم جیره بَندی کَردِه ام تـا مَبادا ، تَوقُعش زیاد شَود!! دِل است دیگر … ممکن است فَردا خودَت را از من بخواهـَد!… درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که با جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند! |
|
منوی کاربری
|
||
