گومر2
سید جان این فقط همینجوری باید بسازی ؟
یعنی داستان ماجرایی نداره؟
بله ... داره ... اتفاقا توی نسخه ی کامپیوتر داره .....
توی اندروید نداره ....
یه ویدیو برات گذاشتم .... اون داستانش بود ....
در گذشته های دور که شخصیت ما در بازی کوچیک بود یکروز داشت بیرون از شهر بازی میکرد که ناگهان دید که یک دراگون به شهر حمله کرد ... ما خودمون رو سریع به شهر رسوندیم ولی دیر شدهبود و پدر و مادر و همه ی اهالی شهر مرده بودند ....
چندین سال بعد که ما بزرگ شدیمهنوز هم حس انتقام جویی از اون دراگون رو داشتیم ....
بخاطر همین رفتیم به کتابخونه و علوم و فنون اسرار آمیزی رو یاد گرفیتم .... سپس با الماس یک شمشیر تیز و برنده ساختیم ( الماس خیلی محکمه ... ) سپس به سمت دروازه ی آخرت رفتیم .... چشم های آخرت که تعداد زیادی از اون ها برای باز کردن اون دروازه لازم بودند و در حقیقت نقش کلید فعال کننده ی دروازه رو بازی میکردند توی دروازه گذاشتیم و دروازه فعال شد و اژدهای فرجام ( یا همون اژدهای آخرت ( اندر دراگون )) از اون دروازه بیرون اومد .... ما به اژدها ضربه میزدیم ولی برج های بودند که روشون الماس های خاصی بودند که ب اژدها نیرو میدادند .... ابتدا اون برج ها رو با تیر و کمان نابود کردیم و سپس اژدها رو کشتیم و سپس اندر اگ ( تخم فرجام ) رو برداشتیم .... هنوز اطلاع دقیقی ندارم که اندر اگ دقیقا به چه درد میخوره اما فقط همینو میدونم که اینقدر با ارزشه که برای به دست اوردنش باید اندر دراگون رو شکست بدیم ....
در زمان حال ما همون فردی هستیم که بزرگ شده و هنوز نفرت داره از دراگون ... ما باید علوم و فنون بازی رو یاد بگیریم .... بعدش با الماس سبز شمشیر بسازیم و ادامه ی اون کار های داستان رو بکنیم تا هم اندر دراگون نابود بشه و هم اندر اگ به دست بیاد ... هدف بازی اینه ....
ربات خدماتی و اسپمر تلگرام :
@spamino_bot
[quote][div][b]گومر2[/b][/div][div]سید جان این فقط همینجوری باید بسازی ؟ :|
یعنی داستان ماجرایی نداره؟ :|[/div][/quote]
بله ... داره ... اتفاقا توی نسخه ی کامپیوتر داره .....
توی اندروید نداره ....
یه ویدیو برات گذاشتم .... اون داستانش بود ....
در گذشته های دور که شخصیت ما در بازی کوچیک بود یکروز داشت بیرون از شهر بازی میکرد که ناگهان دید که یک دراگون به شهر حمله کرد ... ما خودمون رو سریع به شهر رسوندیم ولی دیر شدهبود و پدر و مادر و همه ی اهالی شهر مرده بودند ....
چندین سال بعد که ما بزرگ شدیمهنوز هم حس انتقام جویی از اون دراگون رو داشتیم ....
بخاطر همین رفتیم به کتابخونه و علوم و فنون اسرار آمیزی رو یاد گرفیتم .... سپس با الماس یک شمشیر تیز و برنده ساختیم ( الماس خیلی محکمه ... ) سپس به سمت دروازه ی آخرت رفتیم .... چشم های آخرت که تعداد زیادی از اون ها برای باز کردن اون دروازه لازم بودند و در حقیقت نقش کلید فعال کننده ی دروازه رو بازی میکردند توی دروازه گذاشتیم و دروازه فعال شد و اژدهای فرجام ( یا همون اژدهای آخرت ( اندر دراگون )) از اون دروازه بیرون اومد .... ما به اژدها ضربه میزدیم ولی برج های بودند که روشون الماس های خاصی بودند که ب اژدها نیرو میدادند .... ابتدا اون برج ها رو با تیر و کمان نابود کردیم و سپس اژدها رو کشتیم و سپس اندر اگ ( تخم فرجام ) رو برداشتیم .... هنوز اطلاع دقیقی ندارم که اندر اگ دقیقا به چه درد میخوره اما فقط همینو میدونم که اینقدر با ارزشه که برای به دست اوردنش باید اندر دراگون رو شکست بدیم ....
در زمان حال ما همون فردی هستیم که بزرگ شده و هنوز نفرت داره از دراگون ... ما باید علوم و فنون بازی رو یاد بگیریم .... بعدش با الماس سبز شمشیر بسازیم و ادامه ی اون کار های داستان رو بکنیم تا هم اندر دراگون نابود بشه و هم اندر اگ به دست بیاد ... هدف بازی اینه ....