محرم بود( امسال نه)
داشتن شیر کاکائو میدادن با آش
یه نفر 2 تا شیر کاکائو دستش بود
یه نفر 1 آش دستش بود
بعدش این مرده شیرکاکائو رو ریخت رو دست اون مرده که آش دستش بود
بعد اون مرده دستش سوخت اون آشو پرت کرد رو لباس من
این مطلب در 1393/08/19 16:18:10 نوشته شده است و در 1393/08/19 16:18:30 ویرایش شده است .
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
محرم بود( امسال نه)
داشتن شیر کاکائو میدادن با آش
یه نفر 2 تا شیر کاکائو دستش بود
یه نفر 1 آش دستش بود
بعدش این مرده شیرکاکائو رو ریخت رو دست اون مرده که آش دستش بود
بعد اون مرده دستش سوخت اون آشو پرت کرد رو لباس من :|
:|
:|
یه روز داشتم تو کوچه میرفتم
یهو کل بدنم سوخت : ||||||||
کلی دویدم تا خنک بشم
بعد یه پیرزن آروم از بالا یه ساختمون 4 طبقه گفت :
ببخشید مادر حواسم نبود دستم خورد آب جوش ریخت : |||||
بعد اون ماجرا به من میگفتن سرخ پوست اینقد قرمز شده بودم : ||||||
این مطلب در 1393/08/19 20:42:20 نوشته شده است و در 1393/08/19 20:42:35 ویرایش شده است .
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
یه روز داشتم تو کوچه میرفتم
یهو کل بدنم سوخت : ||||||||
کلی دویدم تا خنک بشم
بعد یه پیرزن آروم از بالا یه ساختمون 4 طبقه گفت :
ببخشید مادر حواسم نبود دستم خورد آب جوش ریخت : |||||
بعد اون ماجرا به من میگفتن سرخ پوست اینقد قرمز شده بودم : ||||||
رفته بودیم پارک اِرم (چیه خو دوست دارم^___^)
رفتم این که آدمو میبره بالا بعد یوهو میاره پایین
آقا من 6 تا پفک و 3 تا چیپس دستم بود
رفتیم سوار شدیم
خواستیم خیره سرمون تو راه بخوریم : ||||
یعد این پفکا 2 تاشون از دست من ول شد افتاد تو سر اون مرده که سوار میکنه : |||||
بعد من اومدم پایین
مرده گفت 1200 بده
گفتم واسه چی
گفت باید 5 ساعت برم حموم لاقل یکم پول آبشو تو بده : |||||||
ولی بعدش گفت شوخی کردم ^____^
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
رفته بودیم پارک اِرم (چیه خو دوست دارم^___^)
رفتم این که آدمو میبره بالا بعد یوهو میاره پایین
آقا من 6 تا پفک و 3 تا چیپس دستم بود
رفتیم سوار شدیم
خواستیم خیره سرمون تو راه بخوریم : ||||
یعد این پفکا 2 تاشون از دست من ول شد افتاد تو سر اون مرده که سوار میکنه : |||||
بعد من اومدم پایین
مرده گفت 1200 بده
گفتم واسه چی
گفت باید 5 ساعت برم حموم لاقل یکم پول آبشو تو بده : |||||||
ولی بعدش گفت شوخی کردم ^____^
تو عصرپادشاهان
یه روز اومدم دیدم یکی ازم جاسوسی زده(حدود 10000 جاسوس بود همشون مرده بودن)
بهش پی ام زدم گفتم چرا جاسوسی زدی
گفت
فوش دادی ؟؟؟؟؟(فک کنم دختر بود)
الان گزارش میدم : ||||||
بعدش دید دلیلی واسه گزارش نداره بهم اتک زد
با منجنیقو دژکوب و خلاصه هرچی که داشت اتک زد
بعدش که همشون مردن(حالا بگم این وسط یه مدال هم گرفتیم ^__^)
پیام داد
اینم متن پیام:
سلام
من این اکانت رو چند روز به دوستم دادم بازی کنه
بعد به شما حمله کرد
میشه به من منابع بفرستید تا دوباره پیشرفت کنم
ما میتونیم دوستای خوبی برای هم بشیم
: |||||||||||||
اسید لطفا
این مطلب در 1393/08/22 12:42:33 نوشته شده است و در 1393/08/22 12:42:52 ویرایش شده است .
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
تو عصرپادشاهان
یه روز اومدم دیدم یکی ازم جاسوسی زده(حدود 10000 جاسوس بود همشون مرده بودن)
بهش پی ام زدم گفتم چرا جاسوسی زدی
گفت
فوش دادی ؟؟؟؟؟(فک کنم دختر بود)
الان گزارش میدم : ||||||
بعدش دید دلیلی واسه گزارش نداره بهم اتک زد
با منجنیقو دژکوب و خلاصه هرچی که داشت اتک زد
بعدش که همشون مردن(حالا بگم این وسط یه مدال هم گرفتیم ^__^)
پیام داد
اینم متن پیام:
سلام
من این اکانت رو چند روز به دوستم دادم بازی کنه
بعد به شما حمله کرد
میشه به من منابع بفرستید تا دوباره پیشرفت کنم
ما میتونیم دوستای خوبی برای هم بشیم
: |||||||||||||
اسید لطفا
خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||
خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||
منم فیلمرو دیدم پسره آخرش میمیره
[quote][div][b]تفتان1388[/b][/div][div][quote][div][b]saske[/b][/div][div]خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||[/div][/quote]
منم فیلمرو دیدم [b]پسره[/b] آخرش میمیره :|[/div][/quote]
خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||
منم فیلمرو دیدم پسره آخرش میمیره
نه
آخر آخرشو ندیدی
یهو موقع مراسم خاکسپاری چشاشو باز میکنه
ادامه تاپیک>>>>>>>>>>>>>>>>
اها قسمت دومشو میگی جدید اومده برم بخرم؟؟
ادامه تایپک بعد از جواب >>>>>>>>>>>>>>>
[quote][div][b]barca2013[/b][/div][div][quote][div][b]تفتان1388[/b][/div][div][quote][div][b]تفتان1388[/b][/div][div][quote][div][b]saske[/b][/div][div]خاطره خیلی جالب همین امروز اتفاق افتاد
رفتم تو کوچه
یه پسره با توپ زد تو کلم : |||||
بعد گفت ببخشید
بعد منم گفتم خواهش میکنم
بعد توپشو برداشت رفت
بعد که من یکم دور شدم
این دفعه با شدت بیشتری خورد تو کلم(درد گرفت! )
یهو برگشتم گفتم هووووووی بچه
دیدم یه مرده توپو زده خورده تو کلم : |||||||
بچه رفته خونه
بعد حالا جالب اینجاس هیچوقت اون وقت کسی تو کوچه رو نیگا نمیکرد
اون موقع همه داشتن کوچه رو نیگا میکردن : ||||||
همه هم میگفتن
نچ نچ نچ ببین چه پسریه سر بزرگترش داد میزنه : |||||||[/div][/quote]
منم فیلمرو دیدم [b]پسره[/b] آخرش میمیره :|[/div][/quote]
[/div][/quote]
نه
آخر آخرشو ندیدی
یهو موقع مراسم خاکسپاری چشاشو باز میکنه:icon_2:
ادامه تاپیک>>>>>>>>>>>>>>>>[/div][/quote]
اها قسمت دومشو میگی جدید اومده برم بخرم؟؟
ادامه تایپک بعد از جواب >>>>>>>>>>>>>>>
من پشتبون
طبقه 3 کامپیوتر
طبقه 2 چراق قوه
طبقه 1 هم یه چراق قوه گنده
اومدم طبقه 3
پشت کامپیوتر تا نشستم برقا رف : ||||||
سعی کردم دستمو به در و دیوار بچسبونم نیوفتم بمیرم : |||||||
رسیدم طبقه 2
رفتم دم کشوی خودم چراق قوه کوچولو رو برداشتم
روشن کردم 3 تا سوسک تو کشو بود : ||||||||||
کشو رو بستم رفتم طبقه اول
چراق قوه گنده رو گشتم پیدا نکردم : |||||||
رفتم دنپایی آوردم ^_____^
رفتم سراغ سوسکا بعد از این که کشتمشون رفتم دوباره دنباله چرا قوه گنده
بعد حدود یه ربع پیداش کردم ^_____^
برقا اومد : |||||||||
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
من پشتبون
طبقه 3 کامپیوتر
طبقه 2 چراق قوه
طبقه 1 هم یه چراق قوه گنده
اومدم طبقه 3
پشت کامپیوتر تا نشستم برقا رف : ||||||
سعی کردم دستمو به در و دیوار بچسبونم نیوفتم بمیرم : |||||||
رسیدم طبقه 2
رفتم دم کشوی خودم چراق قوه کوچولو رو برداشتم
روشن کردم 3 تا سوسک تو کشو بود : ||||||||||
کشو رو بستم رفتم طبقه اول
چراق قوه گنده رو گشتم پیدا نکردم : |||||||
رفتم دنپایی آوردم ^_____^
رفتم سراغ سوسکا بعد از این که کشتمشون رفتم دوباره دنباله چرا قوه گنده
بعد حدود یه ربع پیداش کردم ^_____^
برقا اومد : |||||||||
امروز تو کوچه بودم
یهو یه صدای آشنایی شنیدم که داره میگه :
صالح صالح بیا
دنبال صدا رو گرفتم رفتم
همینجوری رفتم به صدا نزدیک شدم دیدم یکی از فامیلامون داشت حاج آقای مسجدمون که اسمش صالحه رو صدا میکرد : ||||||||||
بعدشم که این صحنه رو دیدم سرعتمو کم کردم
برگشتم که برم یهو پام رفت تو جوب با کله خوردم زمین : |||||||||||
If Ya Smell ! ... What Saske ... Is ... Cookin
Id Line : ooosalehooo
8 مدیر ؟
? Where Is Ofogh
امروز تو کوچه بودم
یهو یه صدای آشنایی شنیدم که داره میگه :
صالح صالح بیا
دنبال صدا رو گرفتم رفتم
همینجوری رفتم به صدا نزدیک شدم دیدم یکی از فامیلامون داشت حاج آقای مسجدمون که اسمش صالحه رو صدا میکرد : ||||||||||
بعدشم که این صحنه رو دیدم سرعتمو کم کردم
برگشتم که برم یهو پام رفت تو جوب با کله خوردم زمین : |||||||||||
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.