انجمن رسمی عصر پادشاهان | بازی و سرگرمی | داستان نویسی

نویسنده	پیغام
-king- تشکر شده: 560 تعداد نوشته: 10 تعداد پاسخ: 433 سابقه بازی در 23 سرور	‏1396/06/13 11:09:49 با اینک دختر داییم کلی توضیح داد و اصرار کرد ک منو نبرن ولی ماموره گوش نداد و منو با خودش برد اونجا ازم بازجویی کردن و ... طرف کیو میگیری؟ دوستت؟ یا بابات؟؟ که به ناحق زده زیر گوش رفیقت و هر 3 اینو خوب میدونید با اینک دختر داییم کلی توضیح داد و اصرار کرد ک منو نبرن ولی ماموره گوش نداد و منو با خودش برد اونجا ازم بازجویی کردن و ... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند a...m...a ، غول قرمز ، کورش9573
-king- تشکر شده: 560 تعداد نوشته: 10 تعداد پاسخ: 433 سابقه بازی در 23 سرور	‏1396/06/14 16:21:35 همه اطلاعات و حرفایی رو ک زدم نوشتن و بایگانی کردن و گفتن تا مشخص شدن کامل قضیه باید همینجا بمونی طرف کیو میگیری؟ دوستت؟ یا بابات؟؟ که به ناحق زده زیر گوش رفیقت و هر 3 اینو خوب میدونید همه اطلاعات و حرفایی رو ک زدم نوشتن و بایگانی کردن و گفتن تا مشخص شدن کامل قضیه باید همینجا بمونی افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند a...m...a ، غول قرمز ، کورش9573
a...m...a تشکر شده: 890 تعداد نوشته: 15 تعداد پاسخ: 683 سابقه بازی در 93 سرور اکانت های فعال کنونی w210.kingsera.com	‏1396/06/16 12:56:44 با کلی صحبت گفتن فردا از قاضی میپرسیم ببینیم میتونیم برات وسیقه بزاریم بیای بیرون یانه که؟ وقتی بارون میاد همه پرنده ها دنبال یه اشیونن اما عقاب بالاتر از ابر ها پرواز میکنه a...m...a black gamma با کلی صحبت گفتن فردا از قاضی میپرسیم ببینیم میتونیم برات وسیقه بزاریم بیای بیرون یانه که؟ افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند غول قرمز ، کورش9573
هخامنش1028 تشکر شده: 4,180 تعداد نوشته: 3 تعداد پاسخ: 3,140 سابقه بازی در 74 سرور	‏1396/06/17 13:04:19 بابام اومدو رفت باهاشون حرف زد بعدش گفتن آزادی البته میدونستم بابام به دادم میرسه چون که بابام خودش... این مطلب در ‏1396/06/17 13:04:19 نوشته شده است و در ‏1396/06/17 13:04:26 ویرایش شده است . ن بابام اومدو رفت باهاشون حرف زد بعدش گفتن آزادی البته میدونستم بابام به دادم میرسه چون که بابام خودش... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند غول قرمز ، کورش9573
-king- تشکر شده: 560 تعداد نوشته: 10 تعداد پاسخ: 433 سابقه بازی در 23 سرور	‏1396/06/17 18:32:34 نظامی هست و حرفش خریدار داره. شب سخت و پر استرسی بود. شب خسته همراه بابام ب خونه برگشتم و ... طرف کیو میگیری؟ دوستت؟ یا بابات؟؟ که به ناحق زده زیر گوش رفیقت و هر 3 اینو خوب میدونید نظامی هست و حرفش خریدار داره. شب سخت و پر استرسی بود. شب خسته همراه بابام ب خونه برگشتم و ... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند غول قرمز ، کورش9573
هخامنش1028 تشکر شده: 4,180 تعداد نوشته: 3 تعداد پاسخ: 3,140 سابقه بازی در 74 سرور	‏1396/06/21 13:18:15 گرفتم خوابیدم صبح بیدار شدم رفتم نونوایی نون بگیرم که... ن گرفتم خوابیدم صبح بیدار شدم رفتم نونوایی نون بگیرم که... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند غول قرمز ، کورش9573
غول قرمز تشکر شده: 13,441 تعداد نوشته: 159 تعداد پاسخ: 6,288 سابقه بازی در 51 سرور	‏1396/06/21 14:33:02 دیدم صفش خیلی شلوغه هیچی دیه وایسادم و 15 تا نون گرفتمو برگشتم خونه... با کسی که خره بحث نکن سوارش شو پیتیکو پیتیکو کن والااااا --- بهـ بعضیآ بآیدبگی:خآص بودن پیشکش..آدم بآش بلدی؟ دیدم صفش خیلی شلوغه هیچی دیه وایسادم و 15 تا نون گرفتمو برگشتم خونه... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند sajadi0 ، کورش9573
-king- تشکر شده: 560 تعداد نوشته: 10 تعداد پاسخ: 433 سابقه بازی در 23 سرور	‏1396/06/21 15:58:03 نشستیم صبحونه رو خوردیم دورهمی و سفره رو جمع کردیم رفتم نشستم پای لپ تاپ و بازی عصرپادشاهان رو بالا اوردم. اومدم توی انجمن و ... طرف کیو میگیری؟ دوستت؟ یا بابات؟؟ که به ناحق زده زیر گوش رفیقت و هر 3 اینو خوب میدونید نشستیم صبحونه رو خوردیم دورهمی و سفره رو جمع کردیم رفتم نشستم پای لپ تاپ و بازی عصرپادشاهان رو بالا اوردم. اومدم توی انجمن و ... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند کورش9573
کورش9573 تشکر شده: 3,002 تعداد نوشته: 8 تعداد پاسخ: 4,530 سابقه بازی در 79 سرور	‏1396/06/26 14:10:48 یو هو مامانم برام چایی اورد گفتم مرسی بعد گفت بگیرش دادش به من یوهو ریخت رو لپ تاپم لپ تاپم سوخت بعد... یو هو مامانم برام چایی اورد گفتم مرسی ;) بعد گفت بگیرش دادش به من یوهو ریخت رو لپ تاپم لپ تاپم سوخت بعد... افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند -king-
-king- تشکر شده: 560 تعداد نوشته: 10 تعداد پاسخ: 433 سابقه بازی در 23 سرور	‏1396/06/26 20:42:14 موندم چیکار کنم؟؟ عایا تقصیر من بود؟ یا مامان؟ حالا باید چیکار میکردم؟ لپ تاپم ب درک !!! بچه های انجمن رو چیکار کنم؟؟ نگرانم میشن تو این مدت ک نیستم تو انجمن طرف کیو میگیری؟ دوستت؟ یا بابات؟؟ که به ناحق زده زیر گوش رفیقت و هر 3 اینو خوب میدونید موندم چیکار کنم؟؟ عایا تقصیر من بود؟ یا مامان؟ حالا باید چیکار میکردم؟ لپ تاپم ب درک !!! بچه های انجمن رو چیکار کنم؟؟ نگرانم میشن تو این مدت ک نیستم تو انجمن افرادی که از این نوشته تشکر کرده اند کورش9573