این مطلب در 1393/12/24 13:55:09 نوشته شده است و در 1393/12/24 13:55:47 ویرایش شده است .
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]توی احساسی که دارم[/b]
[color=#ff0000]ساعت های بیقرارم
کاشکی تو بودی کنارم[/color]
[b]چجوری دووم بیارم
کاش تو رو ندیده بودم
دل ازت بریده بودم
حالا بی تو حالا تنها
با خیالت موندم اینجا[/b]
[b]اگه بری بی تو میمیرم
بی تو ساکت و گوشه گیرم
بزار اون دستاتو بگیرم
بدون تو از اینجا میرم[/b]
[color=#ff0000]اگه بری بی تو میمیرم
بی تو ساکت و گوشه گیرم
بزار اون دستاتو بگیرم
بدون تو از اینجا میرم[/color]
[b]
میدونم هیشکی تو دنیا
واسه من تو نمیشه
بیا برگرد تو عزیزم
بی تو دل آروم نمیشه
تو که نیستی بی تو تنها
تو خیال و خواب و رویا
هر شبم با تو گذشته
وای چه خوبه با تو دنیا
اگه بری بی تو میمیرم
بی تو ساکت و گوشه گیرم
بزار اون دستاتو بگیرم
بدون تو از اینجا میرم
اگه بری بی تو میمیرم
بی تو ساکت و گوشه گیرم
بزار اون دستاتو بگیرم
بدون تو از اینجا میرم[/b]
تو نزار که عاشقت از دل تنگی بمیره
چی میشد اگه میشد که به من مبتلا بشی حرف بزن که با صدات قصه ها اغاز میشن همه ترانهام باتو هم اواز میشن تو بخون که خوندنت گل عشقو میکاره
تو بیا که لحظه هام باتو شادی میاره چی میشد اگه میشد که با من هم صدا بشی چی میشد اگه میشد دوباره مال من بشی چی میشد اگه میشد اگه میشد که ب من مبتلا بشی چی میشد اگه میشد ا خط روی اسمم نکشی
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]تو نزار که عاشقت از دل تنگی بمیره
چی میشد اگه میشد که به من مبتلا بشی [/b]
[color=#800080]حرف بزن که با صدات قصه ها اغاز میشن همه ترانهام باتو هم اواز میشن[/color] 8-)
[color=#ffa500]تو بخون که خوندنت گل عشقو میکاره
تو بیا که لحظه هام باتو شادی میاره[/color]
[color=#ff0000]چی میشد اگه میشد که با من هم صدا بشی[/color]
[color=#0000ff]چی میشد اگه میشد دوباره مال من بشی[/color]
[color=#ff0000]چی میشد اگه میشد اگه میشد که ب من مبتلا بشی[/color]
[color=#0000ff]چی میشد اگه میشد ا خط روی اسمم نکشی[/color]
به یاد دوست خوبم artaxerxes به جهرم یکی مرد بود کی نژاد / کجا نام او مهرک نوشزاد چو آگه شد از رفتناردشیر/وزان ماندنش بر لب آبگیر زجهرم بیامد به ایوان شاه / ز هرسو بیاورد بیمر سپاه
همه گنج او را به تاراج داد / به لشکر بسی بدر هو تاج داد چو آگاهی آمد به شاهاردشیر / پر اندیشه شد بر لب آبگیر همی گفت ناساخته خانه را / چرا خواستم جنگ بیگانه را
بزرگان لشکرش را پیش خواند / ز مهرک فراوان سخنها براند
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b] به یاد دوست خوبم artaxerxes[/b] :arrow:
[color=#ff0000]به جهرم یکی مرد بود کی نژاد[/color] [b] / کجا نام او مهرک نوشزاد[/b]
[b]چو آگه شد از رفتن[/b] [color=#ff0000]اردشیر[/color] [b]/وزان ماندنش بر لب آبگیر[/b]
[b]زجهرم بیامد به ایوان شاه / ز هرسو بیاورد بیمر سپاه
همه گنج او را به تاراج داد / به لشکر بسی بدر هو تاج داد[/b]
[b]چو آگاهی آمد به شاه[/b] [color=#ff0000]اردشیر[/color] / [b] پر اندیشه شد بر لب آبگیر[/b]
[b]همی گفت ناساخته خانه را / چرا خواستم جنگ بیگانه را
بزرگان لشکرش را پیش خواند / ز مهرک فراوان سخنها براند[/b]
پیاده روهای این خیابانها خراب شده اند...؟!
مست اند...!
خیال برشان داشته که تو،
دست در گردن من داری...
هه...،
نمیدانند...؟!
من با هر بارانی اندوه فراموش شده ام را با خود
به خیابان میبرم...
وتویی در کار نیست...
خدایا در من کسی هست...
که صدا می زند تو را ....
به فریادش برس ...
پیاده روهای این خیابانها خراب شده اند...؟!
مست اند...!
خیال برشان داشته که تو،
دست در گردن من داری...
هه...،
نمیدانند...؟!
من با هر بارانی اندوه فراموش شده ام را با خود
به خیابان میبرم...
وتویی در کار نیست...
به یاد دوست خوبم artaxerxes به جهرم یکی مرد بود کی نژاد / کجا نام او مهرک نوشزاد چو آگه شد از رفتناردشیر/وزان ماندنش بر لب آبگیر زجهرم بیامد به ایوان شاه / ز هرسو بیاورد بیمر سپاه
همه گنج او را به تاراج داد / به لشکر بسی بدر هو تاج داد چو آگاهی آمد به شاهاردشیر / پر اندیشه شد بر لب آبگیر همی گفت ناساخته خانه را / چرا خواستم جنگ بیگانه را
بزرگان لشکرش را پیش خواند / ز مهرک فراوان سخنها براند
====================
جالب بود ...
خوشا ب حالش ...
دوستانی همچون شما دارد ...
یادش گرامی ...
[quote][div][b]lord_پروازه[/b][/div][div][b] به یاد دوست خوبم artaxerxes[/b] :arrow:
[color=#ff0000]به جهرم یکی مرد بود کی نژاد[/color] [b] / کجا نام او مهرک نوشزاد[/b]
[b]چو آگه شد از رفتن[/b] [color=#ff0000]اردشیر[/color] [b]/وزان ماندنش بر لب آبگیر[/b]
[b]زجهرم بیامد به ایوان شاه / ز هرسو بیاورد بیمر سپاه
همه گنج او را به تاراج داد / به لشکر بسی بدر هو تاج داد[/b]
[b]چو آگاهی آمد به شاه[/b] [color=#ff0000]اردشیر[/color] / [b] پر اندیشه شد بر لب آبگیر[/b]
[b]همی گفت ناساخته خانه را / چرا خواستم جنگ بیگانه را
بزرگان لشکرش را پیش خواند / ز مهرک فراوان سخنها براند[/b][/div][/quote]
====================
جالب بود ...
خوشا ب حالش ...
دوستانی همچون شما دارد ...
یادش گرامی ...
یک شب
همه ی خیابان ها را
با تمام بلوارهایش
پارک را با تمام
درختان و نیمکتهایش
خواهم دزدید
همه را تا میزنم
و در کوله ی خیالم می گذارم
به سمت تو میآیم
تا
با تمام خیابان ها و پارکها
با من خاطره داشته باشی
که هرگز نتوانی
فراموشم کنی
پــــــروازه خانوم
هـــادی.حســـن.مهـــدی.زویـــا.سپهر.عالمی.علیرضا.امیر.جواد مدیر۴ بهترین دوستامن
[b]یک شب
همه ی خیابان ها را
با تمام بلوارهایش
پارک را با تمام
درختان و نیمکتهایش
خواهم دزدید
همه را تا میزنم
و در کوله ی خیالم می گذارم
به سمت تو میآیم
تا
با تمام خیابان ها و پارکها
با من خاطره داشته باشی
که هرگز نتوانی
فراموشم کنی[/b]
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.