بوسه ای از لب شیرین تو می خواهد خواب جرعه ای از می چشمان تو من را بی تاب کرده تا مست تو و عشق تو باشم خاتون بی نیازم دگر از میکده و کهنه شراب

[quote][div][b]lord_پروازه[/b][/div][div][b]با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی[/b][/div][/quote] خب با ی؟ شاعرش که مهم نیست؟ یاد فیلم مهران میدیری پاورچین افتادم ززن مهران مدیری اونجا اسمشو یادم نیست فکر کنم مهتاب بود اسم زنش قضیه واسه خیلی وقته پبشه یه دیوانی داشت به نام یاسمنگولا :mrgreen: خب یه شعر ازون میخوام بگم میشه یه شعر نو نداریم؟ :D

[b]شگفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست[/b]

[b]مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم [/b]

تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد