داشتم صبحانه می خوردم
In the name of god
نویسنده | پیغام |
---|---|
|
1393/07/25 08:53:51
داشتم صبحانه می خوردم
In the name of god
|
|
1393/07/26 02:18:46
داتم میخابیدم دیدم خالم نمیبره اومدم تو این خراب شوده: |
نقاب میزنم...
که حتما منو گم کنی |
|
1393/07/26 11:50:59
داشتم اهنگ گوش می کردم
In the name of god
|
|
1393/07/26 19:07:11
داشتم درسم میخوندم
من ممدم .....
میخوای بخوا ..... نمیخوای هری .. |
اکانت های فعال کنونی |
1393/07/26 19:55:40
عربی میخوندم
عجب
|
|
1393/07/26 20:18:35
منم داشتم عربی میخوندم
نقاب میزنم...
که حتما منو گم کنی |
|
1393/07/27 11:49:18
داشتم نهار می خوردم
In the name of god
|
|
1393/07/28 12:27:03
سر کلاس بودم
قشنگ ترین لحظه.... لحظه ی بوسیدن پیشونی کسیه که قلبش سند خورده به نامت.... |
|
1393/07/29 11:38:00
موزیک گوش می دادم
In the name of god
|
|
1393/07/29 16:26:50
عصر پادشاهان بازی میکردم
با کسی که خره بحث نکن
سوارش شو پیتیکو پیتیکو کن والااااا --- بهـ بعضیآ بآیدبگی:خآص بودن پیشکش..آدم بآش بلدی؟ |
منوی کاربری
|
||