normalashkan202020m-unixممد حسنجنگ بنی قریظه
زمانیکه آخرین دسته احزاب، مدینه را باترس ولرز ترک کردند ودر حالیکه خستگی از چهره مسلمانان هویدا بود پیامبر بنا به فرمان الهی تصمیم گرفت تا کار بنی قریظه را یکسره کند.آنها نماز ظهر را خواندند اما پیامبر دستور داد تا نماز عصر در محله بنی قریظه برگزار شود.ایشان پرچم را به دست علی(ع)داد واو ولشکریان قلعه دشمن را محاصره کردند.یهودیان که خود را در خطر دیدند تصمیم نهایی خود را گرفتند وآن چیزی جز تسلیم شدن در برابر سپاه با عظمت اسلام نبود.
بنی قریظه بعد از اینکه تسلیم شدند پیامبر به آنها فرمودند:آیا راضی هستید هر چه سعد بن معاذ درباره شما حکم کند اجرا نماییم؟ وآنها جواب مثبت دادند.پیامبر نیز در مقابل به پیشنهادی که هنوز سعد نداده بود رای مثبت داد.سعد به یهود گفت شما باید کشته شوید وزنان وفرزندانتان اسیر و اموالتان تقسیم گردد اما گروهی از آنها اسلام آورده ونجات یافتند.
خب الان یه سوالی
اولا اینو از کجا آوردی نوشتی شما؟؟؟یعنی منبعش کجاست؟؟
دوما نفهمیدم همرو بکشید زنارو نگه دارید ببرید حالشو ببریم؟؟؟الان این دین اسلامه؟؟؟اگه اینا کافر بودن همرو میکشتید چرا زنارو برداتید بردید دلی از عذا ببرید؟؟؟تازه زنای شوهر دار اونم
اونوقت اگه یه نقر ازین یهودیا بچه خوشگل بود چی؟؟اونم میکشید یا اونم میبرید ؟؟؟
بعد پیامبرو حضرت علی هم ازینا بردن؟؟؟سواله برام دیگه
یا تاپیکو عدم بزن ویا اگه داستان از جای معتبر نوشته شده متاستفم برای این دین
موافقم بات
دوستان گرامی از آنجا که جنگ بر زن واجب نیست و شکست دادن و جنگیدن با زنان هم افتخار نیست و البته از آنجا که در قدیم بازماندگان جنگ ها را اسیر می کردند اعم از زن و بچه و سالخورده و به طور کلی هرکسی که توان مبارزه نداشته را اسیر می کردند....
اینجا هم همین اتفاق افتاده.
در ضمن این روایت کاملاً صحیح است ولی به طور خلاصه توسط دوستمون نقل شده.
و با عرض معذرت فراوان شما بجای اینکه متأسف باشید اندکی مطالعه کنید.
خدارو شکر دمت گرم داداش هر چی میگم حرف خودشومیزنه
خداحافظ برای همیشه من رفتم ولی امیدوارم یه روزی برگردم واسه همیشه خدانگهدار دوستون دارم وهمینطور انجمن رو دوست دارم بای.