روزی مریدان گرد یکدیگر جمع شده و در حضور شیخ مسابقه ای به راه انداخته بودند بس عجیب !
که هرکس بتواند با قدرت "باد معده" خود بطری شراب را از روی میز به زمین اندازد برنده بیلاخ طلایی شود !
مریدان یک به یک شانس خود را امتحان بکردندی. اما دریغ از حتی اندکی تکان در بطری !
شیخنا (خ.ف) (که در هیئت ژوری حضور داشت) با مشاهده این وضع اَسف ناک مریدان را به کنار زده و در پوزیشن مخصوص قرار بگرفت و خود، راه رسم کار را به مریدان نمایاند !
چو بادش برون شد در آن دشتِ باز ... خروش از خم چرخ چاچی بخاست
این گونه بود که نه تنها بطری، بلکه خشتک های مریدان یک به یک همچون پرچمی برافراشته در باد شد... گویند صدای این انفجار به قدری عظیم بود که "Rejeb Ivedik" در سرزمین ترکستان آن را شنیده و مدهوش گشته بود...!!!
*************************
چند روز پیش رفتم بانک بانکم خلوت بود یه نفر قبل من اومده بود پول بگیره نزدیک 25 میلیون پول .
همشم 2 تومنی 5 تومنی 10 تومنی (هزاریا) منم شیطونیم گل کرد الکی گوشیرو گرفتم زیر گوشم گفتم:
ممد سریع موتورو بردار بیا جلو بانک ...
خودمم رفتم تو ماشین نشستم
یارو از بانک بیرون نمیومد d:
(واقعی برای خودم بوده تا نیم ساعت داشتم میخندیدم)
********************************************
خخخخخخخخخخخخ چیست؟
تیکاف غضنفر به مدت ۱۰ ثانیه قبل از تف کردن !
.
****************************************
چندتا عمه ی پیر دارم همیشه توی عروسی ها میان سیخونک میزنن تو پهلوم
در گوشم میگن:
بعدی تویی، بعدی تویی
البته دیگه اینکارو نمیکنن…
چون توی ختم ها منم باهاشون همین کارو کردم…
***********************************
(حلزون اگر از روی لبه تیز تیغ هم رد بشه آسیبی نمیبینه!)
این جمله رو روزی هزاربار میشنوم!
گفتم 1 بار امتحان کنم, حلزونو گذاشتم رو تیغ از وسط نصف شد مُرد!
دارم فک میکنم تیغش تیز بود یا حلزونش شل بود؟!
***************************************************
نصیحت یک داغ دیده:
هرگز به رنگ آبی و قرمز شیر توالت اعتماد نکنید!(من هنوز داغدار ان حادثه ام)
******************************
یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم، بعد هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: "چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی..."
بعدم چندتاشو بخورم بگم: آآآآآآه
لامصب،عنده کلاسه!"
************************************
روزی مریدان نزد شیخ رفتند و از او پرسیدند:
یا شیخ! فیلترینگ بدتر است یا کم بودن پهنای باند؟
شیخ نگاه معنی داری به آنها کرد و فرمود:
هیچکدام! چیزی در اینترنت هست که از هر دوی اینها بدتر و اعصاب خردکن تر است!
مریدان با حیرت به شیخ نگریستند و فرمودند:
یا شیخ! از فیلترینگ بدتر چیست؟
شیخ فرمود: مشاهده این لینک تنها برای اعضا سایت امکان پذیر است. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید!
بعد از این سخن مریدان نعرهها زدند و گریبان پاره کردندی و لپ تاپ های خود را به زمین کوبیدندی، فغان کشان به رشته کوهای آلپ پناه بردندی!!"
***********************************************
اونایی که قراره دو سال دیگه کنکور بدن توجه کنن!!!!!
.
.
.
.
اون موقع ماه رمضونه,بدبختا کیک و ساندیستون پرید
)))"
******************************
آقا جاتون خالی، رفتیم جهنم
بهم میگن 362/76 رکعت نماز بدهکاری!
میگم : 362 رکعت قبول ولی اون 76صدم واسه چیه ؟
میگن تعداد نمازهای خونده ضربدر سینوس زاویه انحراف از
قبله هست"(توهین نباشه فقط شوخی بود برای خنده)
***********************
مامانم که شیشه پاک کن میخرید ،
لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !"
به نام خدایی که تنهاست اما تنهایت نمیگذارد
نه به اون موقع که به زور یه دونه مدیر داشتیم نه به حالا که8تا
روزی مریدان گرد یکدیگر جمع شده و در حضور شیخ مسابقه ای به راه انداخته بودند بس عجیب !
که هرکس بتواند با قدرت "باد معده" خود بطری شراب را از روی میز به زمین اندازد برنده بیلاخ طلایی شود !
مریدان یک به یک شانس خود را امتحان بکردندی. اما دریغ از حتی اندکی تکان در بطری !
شیخنا (خ.ف) (که در هیئت ژوری حضور داشت) با مشاهده این وضع اَسف ناک مریدان را به کنار زده و در پوزیشن مخصوص قرار بگرفت و خود، راه رسم کار را به مریدان نمایاند !
چو بادش برون شد در آن دشتِ باز ... خروش از خم چرخ چاچی بخاست
این گونه بود که نه تنها بطری، بلکه خشتک های مریدان یک به یک همچون پرچمی برافراشته در باد شد... گویند صدای این انفجار به قدری عظیم بود که "Rejeb Ivedik" در سرزمین ترکستان آن را شنیده و مدهوش گشته بود...!!!
*************************
چند روز پیش رفتم بانک بانکم خلوت بود یه نفر قبل من اومده بود پول بگیره نزدیک 25 میلیون پول .
همشم 2 تومنی 5 تومنی 10 تومنی (هزاریا) منم شیطونیم گل کرد الکی گوشیرو گرفتم زیر گوشم گفتم:
ممد سریع موتورو بردار بیا جلو بانک ...
خودمم رفتم تو ماشین نشستم
یارو از بانک بیرون نمیومد d:
(واقعی برای خودم بوده تا نیم ساعت داشتم میخندیدم)
********************************************
خخخخخخخخخخخخ چیست؟
تیکاف غضنفر به مدت ۱۰ ثانیه قبل از تف کردن !
.
****************************************
چندتا عمه ی پیر دارم همیشه توی عروسی ها میان سیخونک میزنن تو پهلوم
در گوشم میگن:
بعدی تویی، بعدی تویی
البته دیگه اینکارو نمیکنن…
چون توی ختم ها منم باهاشون همین کارو کردم…
***********************************
(حلزون اگر از روی لبه تیز تیغ هم رد بشه آسیبی نمیبینه!)
این جمله رو روزی هزاربار میشنوم!
گفتم 1 بار امتحان کنم, حلزونو گذاشتم رو تیغ از وسط نصف شد مُرد!
دارم فک میکنم تیغش تیز بود یا حلزونش شل بود؟!
***************************************************
نصیحت یک داغ دیده:
هرگز به رنگ آبی و قرمز شیر توالت اعتماد نکنید!(من هنوز داغدار ان حادثه ام)
******************************
یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم، بعد هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: "چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی..."
بعدم چندتاشو بخورم بگم: آآآآآآه :|
لامصب،عنده کلاسه!"
************************************
روزی مریدان نزد شیخ رفتند و از او پرسیدند:
یا شیخ! فیلترینگ بدتر است یا کم بودن پهنای باند؟
شیخ نگاه معنی داری به آنها کرد و فرمود:
هیچکدام! چیزی در اینترنت هست که از هر دوی اینها بدتر و اعصاب خردکن تر است!
مریدان با حیرت به شیخ نگریستند و فرمودند:
یا شیخ! از فیلترینگ بدتر چیست؟
شیخ فرمود: مشاهده این لینک تنها برای اعضا سایت امکان پذیر است. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید!
بعد از این سخن مریدان نعرهها زدند و گریبان پاره کردندی و لپ تاپ های خود را به زمین کوبیدندی، فغان کشان به رشته کوهای آلپ پناه بردندی!!"
***********************************************
اونایی که قراره دو سال دیگه کنکور بدن توجه کنن!!!!!
.
.
.
.
اون موقع ماه رمضونه,بدبختا کیک و ساندیستون پرید :))))"
******************************
آقا جاتون خالی، رفتیم جهنم
بهم میگن 362/76 رکعت نماز بدهکاری!
میگم : 362 رکعت قبول ولی اون 76صدم واسه چیه ؟
میگن تعداد نمازهای خونده ضربدر سینوس زاویه انحراف از
قبله هست"(توهین نباشه فقط شوخی بود برای خنده)
***********************
مامانم که شیشه پاک کن میخرید ،
لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !"