| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
1392/03/28 22:15:28
ماه درخشنده چو پنهان شود شب پره بازیگر میدان شود
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/03/28 22:18:44
قبلی که د نبود
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/03/28 22:20:30
ببخشید  |
|
1392/03/28 22:22:58
دمی یاغم به سربردن جهان یکسر نمیرزد به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمیرزد
|
|
1392/03/28 22:27:52
درکف شیر نر خونخواره ای غیرتسلیم ورضا کو چاره ای؟
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/03/28 22:40:20
؟یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود،از گدایان عار داشت.دیگه ی ندی مغزم سوراخ شد |
|
1392/03/28 22:51:17
تو به صورت رفته ای ای بی خبر زان زشاخ معنی ای بی باروبر/خب منم می خوام مغزتو سوراخ کنم
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/03/28 22:58:25
خودت خواستی  روی خاکی ونم چشم مرا خوار مدار چرخ فیروزه طربخانه ازین کهگل کرد |
|
1392/03/28 23:07:29
درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/03/28 23:11:16
اگر از بهر دل زاهد خود بین بستند دل قوی دار که ازبهر خدا بگشایند |
|
منوی کاربری
|
||
