خلاصه زندگی آنگ:
پادشاه سوزن 100 سال پیش وقتی آواتار روکو مرد.از این فرصت سواستفاده کرد و جنگی رو شروع کرد.جنگی که 100 سال به طول انجامید و باعث ازبین رفتن کلیه عشایر باد شد.تنها یک نفر باقی ماند و او آنگ بود.آواتار بعدی...او روزی که فهمید آواتار است از معبد باد خارج شد.به سمت دریا رفت.در آنجا سقوط کرد ولی با نیروی آواتاری توانست کوهی یخی بسازد و به طرز معجزه آسایی زنده بماند...
در کتاب اول:آب
آنگ بوسیله کاتارا و ساکا از کوه یخ بیرون آمد و فهمید که 100 سال در آن بوده است.علاوه بر آن او فهمید که آخرین بادافزار است و باید جلوی اوزای(پادشاه آتش)را بگیرد تا شکست ناپذیر نشود.در این فصل او جان خیلی هارا نجات داد.سپس با کاتارا(12 سال) و ساکا(14 سال) به سمت قبیله آب شمالی رفتند تا آب افزاری یاد بگیرند.البته ساکا هیچ افزار بود و این سفر فقط برای کاتارا و آنگ مهم بود
راهبان همیشه می گفتند انتقام مثل یک مارموش دو سره!وقتی دشمنت رو میبینی که داره سقوط میکنه خودت رو مسموم میکنی.)آواتارآنگ
خلاصه زندگی آنگ:
پادشاه سوزن 100 سال پیش وقتی آواتار روکو مرد.از این فرصت سواستفاده کرد و جنگی رو شروع کرد.جنگی که 100 سال به طول انجامید و باعث ازبین رفتن کلیه عشایر باد شد.تنها یک نفر باقی ماند و او آنگ بود.آواتار بعدی...او روزی که فهمید آواتار است از معبد باد خارج شد.به سمت دریا رفت.در آنجا سقوط کرد ولی با نیروی آواتاری توانست کوهی یخی بسازد و به طرز معجزه آسایی زنده بماند...
در کتاب اول:آب
آنگ بوسیله کاتارا و ساکا از کوه یخ بیرون آمد و فهمید که 100 سال در آن بوده است.علاوه بر آن او فهمید که آخرین بادافزار است و باید جلوی اوزای(پادشاه آتش)را بگیرد تا شکست ناپذیر نشود.در این فصل او جان خیلی هارا نجات داد.سپس با کاتارا(12 سال) و ساکا(14 سال) به سمت قبیله آب شمالی رفتند تا آب افزاری یاد بگیرند.البته ساکا هیچ افزار بود و این سفر فقط برای کاتارا و آنگ مهم بود