| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
ترس 1391/09/04 01:06:47
تا به امروز بیشترین ترس را در عصر پادشاهان چه زمانی تجربه کرده اید؟
من خودم وقتی فهمیدم دوستم رمزم را دارد!!!  دوست آن باشد که گیرد دست دوست
افسوس ان که دیگر نباشد هیچ دوست... ** اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم |
|
1391/09/04 02:19:26
من وقتی فهمیدم 14 میل سرباز دارم از خودم ترسیدم وایییییییییییییییییییییییییییییییی
llllllloooooollllll با کپــــــــــسول
|
|
1391/09/04 11:26:19
من تو یه جنگ 8 نفر با هم بهم حمله کردن!
اما خودمو دست کم گرفته بودم! نیرو های همشون رفت تو دیوار یا علی مدد از تو
|
|
1391/09/04 12:09:57
من موقعی که عکسtigertron دیدم ترسیدم
   به نام خدایی که تنهاست اما تنهایت نمیگذارد
نه به اون موقع که به زور یه دونه مدیر داشتیم نه به حالا که8تا |
|
1391/09/04 12:19:45
اینو بخونید باحاله
من اولین سرورم 4 بود و وسط های سرور یکی از اکنت های پسر عموم رو گرفتم برا بازی هیچی هیچی سرم نمیشد و فقط پیام و ارتقا و دیگه هیچی و بهم گفت کسی بهت حمله کرد خبرم بده من یکی از فارم های اکنت نفر اول بازی رو زدم مولتی اکنت خودش وبد کلی منابع و متخص بردم خیلی خیلی باورتون نمیشد فقط فک کنم اون موقع منابع اون شهر هارو رسونده بود بیست پیام داد با همون اکن که برشون گردونم منم هیچی سرم نبود میگفتم نمیدم و نمیدم یه دیدم داره نفر اول بازی بهم حمله میکنه حالا بیا بگیر ضربان قلبم یه دفه زد بالا دنیا دور سرم چرخید گفتم حالا چی میشه پیام دادم پسر عموم کل اتحاد برام محافظ دادن ولی یکیشون هم نرسید چون باهام فاصله داشتن و دیدم حمله رسید و یه تک سرباز نیزه بیشتر نبود اینو هیچوقت یادم نمیره به عنوان اولین باری که این همه توی عصر پادشاهان ترسیده بود و بعد از اون ترفنده های وقتی کسی بهت حملله میکنه رو فهمیدم و وقتی کسی حماه میکنه ریلکس میشینم و حالشو میگیرم و بعد صفرش میکنم و بگم از اون هایی که توی سرور 4 هستن بپرسید که چقدر نفر اول بازی قوی بود با شهر های اخریش میتونست منو صفر کنه و هر وقت به این مسئله فک میکنم کلی میخندم (B.IG) راست میشه
  Challenge accepted |
|
1391/09/04 12:30:26
منم تو سرور 5 به یکی که کلید نقره داشت حمله کردم و نیرو هام دیوار شده هی منم بهش حمله میکردم بعد دیدم یکی به من پیام داده میگه حمله نکن بع رفتم دیدم او جزو300نفر اول (همون زمان هم به اون دوباره حمله کردم)بهم گفت اگه لغوش نکنم منو000میکنه من میگفتم نمیتونستم بعد اون یه لشکر برام فرستاد منم قلبم اومد تو دهنم هی بهش میگفتم به پیر به پیغمبر نمیتونم برگردونم اونم باورش نمیشد.اخرسر که لشکرش رسی فهمیدم 1سرباز بیشتر نبود.
تو همون سرور4 بار منو همین جوری ترسوندن به نام خدایی که تنهاست اما تنهایت نمیگذارد
نه به اون موقع که به زور یه دونه مدیر داشتیم نه به حالا که8تا |
|
1391/09/04 14:45:57
من نترسیدم ولی اعصابم زیاد خورد شده.
بد خاها تا صبح؟
چی بگویند؟ یه سریا ما بودیم دهنشون بسته بود مار رفتیم بلبل شدن.چنگیز من اینارو دوست داره |
|
1391/09/04 14:52:12
من وقتی 85 حمله بهم کردن....و 0یک شهرم ...چند تا ساختومنش خراب شد
وخته رفتنه
|
|
1391/09/04 15:06:12
من یه دفعه هم خیلی ترسیدم.
تو سرور 4 فکر کنم اتحاد اساسین بود. اولای سرور یه اتحاد زده بودم. موسس اتحاد به بازیکنان عضو اتحادم حمله میکرد. این بازیکن عضو اتحادم گفت بهش اخطار بده. منم گفتم باشه. بهش حمله کردم و کل سربازاشو کشتمو خلع سلاحش کردم. بعد از 1 دقیقه پیام داد گفت : بزرگترین اشتباهی که تو این بازی کردی این بود که به من حمله کردی من نمیدونستم این یارو موسس یه اتحاد بزرگه. وقتی رفتم دیدم به زور آب دهنمو قورت دادم و به این طرف پیام دادم داداش شرمنده اشتباه شد یا علی مدد از تو
|
|
1391/09/04 16:04:29
زیر مجموعه ی اسیسنت یا خود اسیسنت اصلی چون مدیر زیر مجموعش پسر عموم بود که بعد منو صفر کرد (B.IG) راست میشه
Challenge accepted |
|
منوی کاربری
|
||
