باز باران با ترانه میخورد بر بام خانه... خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟؟؟؟روزهای کودکی کو؟فصل خوب سادگی کو؟ یادت آید روز باران! گردش یک روز دیرین.. پس چه شد؟! دیگر کجا رفت؟! خاطرات خوب و شیرین باز باران بی ترانه بی هوای عاشقانه بی نوای عارفانه در سکوت ظالمانه خسته از مکر زمانه غافل از حتی رفاقت هاله ای از عشق و نفرت اشکهایی طبق عادت قطره هایی بی طراوت روی دوش آدمیت میخورد بر بام خانه.... .
این مطلب در 1393/06/07 11:39:34 نوشته شده است و در 1393/06/07 13:39:24 ویرایش شده است .
V@N@KY
.
.
.
.
به به چه فوتبالی؟.
یاعلی.
.
.
.
.
به به چه فوتبالی؟.
یاعلی.