زیبا ترین پاییزِ من،
تسلیم می شم با نگات...
من بغض می بینم فقط ،
از لابه لای خنده هات...
وقتی سکوت می کنم ،
دارم به گریه می رسم...
تقصیر دستای تو شد ،
حالا اگه دلواپسم...
از دِی ماه ِ لعنتی ،
دلگـــیر تر از بهمنم...
وقتی که از این خاطره ،
بوی تورو می ده تنم ...
تسلیم می شم با نگات...
من بغض می بینم فقط ،
از لابه لای خنده هات...
وقتی سکوت می کنم ،
دارم به گریه می رسم...
تقصیر دستای تو شد ،
حالا اگه دلواپسم...
از دِی ماه ِ لعنتی ،
دلگـــیر تر از بهمنم...
وقتی که از این خاطره ،
بوی تورو می ده تنم ...
درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد
که با جرم با او بودن
همه تنهایت گذاشتند!
کسی تنهایت بگذارد
که با جرم با او بودن
همه تنهایت گذاشتند!