مناجات نامه دانش آموزی
طنز
الهی سوگند به بلندی درخت چنار و به ترشی رب انار ترحمی بنما بر این بنده بی بخار، بی کار و بی عار که دمارش را بر آورده روزگار. ای خالق مدرسه و ای به وجود آورنده فرمول های حساب و هندسه ای، خدای عزیزم ،بیزارم از این نیمکت و میزم ،دانش آموزی سحر خیزم ،که هر روز صبح زود ساعت 10 از خواب برمی خیزم ،و روز های شنبه تا پنجشنبه اغلب از مدرسه می گریزم که من انسانی نحیفم و در کلاس درس بسیار ضعیفم اگر چه نزد معلم و دانش آموزان خیلی خوار و خفیفم ولی خارج از مدرسه به هرکاری حریفم. ای خالق شهرستان های کرمان و یزد و رشت نمره انضباط مرا داده اند هشت، دیگر به چه امیدی می توان سر کلاس درس نشست؟
آن جا که معلم هم نمی کند گذشت، چه کنم اگر سر نگذارم به کوه و به دشت؟ الهی می دانی که من کیستم هر چند که دانش آموزی فعال و درس خوان نیستم، ولی چه قدر عاشق نمره بیستم. پروردگارا سال گذشته هنگام امتحان خواستم * کنم معلم از راه رسید رنگ از رخسارم پرید ،برگه امتحانی ام را گرفت و کشید وآن را از هم درید وچنان کشیده ای به صورتم کشید که برق سه فاز از چشمم پرید و صدایش را مادرم در خانه شنید.
ای خالق آموزگار و ای سازنده مداد و خط کش و پرگار آن چنان هدایتم کن تا این معنی را بدانم که اگر معلم خودش درس را میداند پس چرا از من میپرسد و اگر نمی داند چرا از دیگران و آن هاکه می دانند نمی پرسد؟ ای آفریدگار خودکار به یک سوگند به کتاب های شیمی و فیزیک و فرمول اسید اتانوئیک که مشتاقم به یک دست لباس شیک و از خوراکی ها آرزومندم به خوردن قیمه با ته دیگ ولی اگر نبود راضی ام به یکی دو سیخ شیشلیک. الهی از مدرسه بسیار دلتنگ ام و در کلاس درس همیشه منگم و با دو ابر قدرت شرق و غرب یعنی بابا و معلم همیشه در جنگ ام ولی در ساعت تفریح بسیار زرنگ ام دروغ چرا؟
طنز
الهی سوگند به بلندی درخت چنار و به ترشی رب انار ترحمی بنما بر این بنده بی بخار، بی کار و بی عار که دمارش را بر آورده روزگار. ای خالق مدرسه و ای به وجود آورنده فرمول های حساب و هندسه ای، خدای عزیزم ،بیزارم از این نیمکت و میزم ،دانش آموزی سحر خیزم ،که هر روز صبح زود ساعت 10 از خواب برمی خیزم ،و روز های شنبه تا پنجشنبه اغلب از مدرسه می گریزم که من انسانی نحیفم و در کلاس درس بسیار ضعیفم اگر چه نزد معلم و دانش آموزان خیلی خوار و خفیفم ولی خارج از مدرسه به هرکاری حریفم. ای خالق شهرستان های کرمان و یزد و رشت نمره انضباط مرا داده اند هشت، دیگر به چه امیدی می توان سر کلاس درس نشست؟
آن جا که معلم هم نمی کند گذشت، چه کنم اگر سر نگذارم به کوه و به دشت؟ الهی می دانی که من کیستم هر چند که دانش آموزی فعال و درس خوان نیستم، ولی چه قدر عاشق نمره بیستم. پروردگارا سال گذشته هنگام امتحان خواستم * کنم معلم از راه رسید رنگ از رخسارم پرید ،برگه امتحانی ام را گرفت و کشید وآن را از هم درید وچنان کشیده ای به صورتم کشید که برق سه فاز از چشمم پرید و صدایش را مادرم در خانه شنید.
ای خالق آموزگار و ای سازنده مداد و خط کش و پرگار آن چنان هدایتم کن تا این معنی را بدانم که اگر معلم خودش درس را میداند پس چرا از من میپرسد و اگر نمی داند چرا از دیگران و آن هاکه می دانند نمی پرسد؟ ای آفریدگار خودکار به یک سوگند به کتاب های شیمی و فیزیک و فرمول اسید اتانوئیک که مشتاقم به یک دست لباس شیک و از خوراکی ها آرزومندم به خوردن قیمه با ته دیگ ولی اگر نبود راضی ام به یکی دو سیخ شیشلیک. الهی از مدرسه بسیار دلتنگ ام و در کلاس درس همیشه منگم و با دو ابر قدرت شرق و غرب یعنی بابا و معلم همیشه در جنگ ام ولی در ساعت تفریح بسیار زرنگ ام دروغ چرا؟
یه فسیل از سال 92
سایتی پر از اس ام اس و جوک
www.4funs.ir
سایتی پر از اس ام اس و جوک
www.4funs.ir