| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
1391/09/03 18:43:42
بله بله  کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته
[b]هیچوقت هیچ اتحادی مثل بهترین ها سرور 6 افسانه ای نمیشه |
|
1391/09/03 18:48:20
داداش من سرور 3 فکر کنم 6 ماهه بود توی اردوگاه حدودا 60000 تا از هر نیرو بود.
واسه دفاعش هم حدودا 1500000 دف داشتیم که چند نفری ریختن زدن تر کوند که مجبور شدم دادم دست یه نامرده بی معرفت بی همه چیز که خودشو خیلی آدم حسابی میدونست هنوزم دنبالشم که تلافی کنم براش.قرار شد نگه داره پولشو بده ولی نداد.تازه اتحاد کورش کبیر گفت که این حروم لقمه معتمده اتحاده. بد خاها تا صبح؟
چی بگویند؟  یه سریا ما بودیم دهنشون بسته بود مار رفتیم بلبل شدن.چنگیز من اینارو دوست داره |
|
1391/09/03 18:50:31
از این حروم خورا کم پیدا نمیشه داداش یا علی مدد از تو
|
|
1391/09/03 18:53:51
میدونم داداش چون بی کلید طلا نمیشه کتیبه گرفت همه اتحادای مدعی دنبالشن
ولی ما اتحاد 4 هستیم و با بیشتر خوبا متحدیم و همه با اتحاد 2 جنگ داریم اگه بگیرم فقط اونا تهدیدن واسم که میشه یجوری زیرابی زد اون قضیه که گفتی هم واقعا معضلی شده آدم نمیدونه به کی اعتماد کنه تو این زمونه ملت خیال میکنن زرنگن همینا باعث میشه آدم نخواد با کسی گرم بگیره بعد یه عده میگن فلانی خودشو میگیره و سنگدله و ... کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته
[b]هیچوقت هیچ اتحادی مثل بهترین ها سرور 6 افسانه ای نمیشه |
|
1391/09/03 18:58:22
داداش ناراحت نشو ها ولی ول کن اکانتو بفروش.
میدونی کیا بودن که ریختن سر ما و کلید رو گرفتن؟ دقیقا چند نفر از هم اتحادیام و متعهد ها. شب ساعت 2 از اتحاد اومدن بیرون بعد به من حمله کردن و زدن ترکوندن ولی کلید رو من فرستادم به اون حروم خور. بعدشم رفتن تو اتحاد فرداش به هر کدوم از مدیرا و هم اتحادیا گفتم. گفتن که آره ادم نامردو باید صفر کرد ولی آخرش من بودم که چوب اعتمادمو خوردم و .... داداش سر پول برادرشونم میکشن. حالا این که بازیه مجازی بد خاها تا صبح؟
چی بگویند؟ یه سریا ما بودیم دهنشون بسته بود مار رفتیم بلبل شدن.چنگیز من اینارو دوست داره |
|
1391/09/03 19:05:50
هه
هم اتحادی تو پردیس همین اتفاق افتاده بود دقیقا برادر که سهله داداش ........... یه چند تا از بچه هان بخاطر اونا موندم تا الان یعنی اعتمادی که به من کردن یادم نمیره هیچوقت کلید نقره ای گرفته بود یکی از بهترین دوستام بعد گفت من دوروز نیستم رمزو پسشو داد گفت هرکار میخوای کن من هنوز نمیتونم از بعضیاشون دل بکنم بخدا بعضی ها ضربه زدن ولی باز پشت به پشتشون جنگیدم وگرنه الان کلی نیرو داشتم کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته
[b]هیچوقت هیچ اتحادی مثل بهترین ها سرور 6 افسانه ای نمیشه |
|
1391/09/03 20:05:10
ای گفتی خیانت درد دل منو تازه کردی
به نام خدایی که تنهاست اما تنهایت نمیگذارد
نه به اون موقع که به زور یه دونه مدیر داشتیم نه به حالا که8تا |
|
1391/09/03 20:15:30
خیانت همیشه تو اوج اعتماد اتفاق میوفته داداش
بعضی وقتا هم نمیوفته این اتفاق ولی بیوفته همون موقع هستش  کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته
[b]هیچوقت هیچ اتحادی مثل بهترین ها سرور 6 افسانه ای نمیشه |
|
1391/09/04 13:52:35
چیشد فروختی
به نام خدایی که تنهاست اما تنهایت نمیگذارد
نه به اون موقع که به زور یه دونه مدیر داشتیم نه به حالا که8تا |
|
1391/09/04 14:00:51
نه داداش  کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته
[b]هیچوقت هیچ اتحادی مثل بهترین ها سرور 6 افسانه ای نمیشه |
|
منوی کاربری
|
||
