عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
خب ننویسی بهتره
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
خب ننویسی بهتره :|
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
خوب پس داستانو عوض کن. گومرو بنداز رو تخت خنجرو بکن توو شیکمش دل و روده شو بریز رو تخت. خونین و مالین.
آخرشم سرشو میبری میزاری رو سینه اش. خیلیَم رمانتیک
این مطلب در 1394/06/02 14:44:50 نوشته شده است و در 1394/06/02 14:45:05 ویرایش شده است .
...
[quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
خوب پس داستانو عوض کن. گومرو بنداز رو تخت خنجرو بکن توو شیکمش دل و روده شو بریز رو تخت. خونین و مالین.
آخرشم سرشو میبری میزاری رو سینه اش.
[b]خیلیَم رمانتیک [/b] :lol:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
خوب پس داستانو عوض کن. گومرو بنداز رو تخت خنجرو بکن توو شیکمش دل و روده شو بریز رو تخت. خونین و مالین.
آخرشم سرشو میبری میزاری رو سینه اش. خیلیَم رمانتیک
اون فلاخن من کو فرق این هادیو بشکافم
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
خوب پس داستانو عوض کن. گومرو بنداز رو تخت خنجرو بکن توو شیکمش دل و روده شو بریز رو تخت. خونین و مالین.
آخرشم سرشو میبری میزاری رو سینه اش.
[b]خیلیَم رمانتیک [/b] :lol:[/div][/quote]
اون فلاخن من کو فرق این هادیو بشکافم:|
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
نه
این روش ابراز علاقمونه
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:[/div][/quote]
نه:mrgreen:
این روش ابراز علاقمونه:icon_7:[/div][/quote]
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم :mrgreen:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
نه
این روش ابراز علاقمونه
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم
چطوری??
اون تفنگ پدریِ منو بده تا بگم
این مطلب در 1394/06/02 14:54:39 نوشته شده است و در 1394/06/02 14:55:54 ویرایش شده است .
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:[/div][/quote]
نه:mrgreen:
این روش ابراز علاقمونه:icon_7:[/div][/quote]
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم :mrgreen:[/div][/quote]
چطوری??:?[/div][/quote]
اون تفنگ پدریِ منو بده تا بگم :icon_11:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
نه
این روش ابراز علاقمونه
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم
چطوری??
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم
به شمشیر عربت خیانت میکنی؟
بعدش به نامزدتم خیانت میکنی؟
ابراز علاقه با تفنگ پدری
...
[quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:[/div][/quote]
نه:mrgreen:
این روش ابراز علاقمونه:icon_7:[/div][/quote]
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم :mrgreen:[/div][/quote]
چطوری??:?[/div][/quote]
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم :icon_11:[/div][/quote]
به شمشیر عربت خیانت میکنی؟
بعدش به نامزدتم خیانت میکنی؟
ابراز علاقه با تفنگ پدری :icon_13:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
نه
این روش ابراز علاقمونه
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم
چطوری??
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم
به شمشیر عربت خیانت میکنی؟
بعدش به نامزدتم خیانت میکنی؟
ابراز علاقه با تفنگ پدری
دستم بهتون نمیرسه وگرنه این شمشیر تشنه ی خونه
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:[/div][/quote]
نه:mrgreen:
این روش ابراز علاقمونه:icon_7:[/div][/quote]
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم :mrgreen:[/div][/quote]
چطوری??:?[/div][/quote]
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم :icon_11:[/div][/quote]
به شمشیر عربت خیانت میکنی؟
بعدش به نامزدتم خیانت میکنی؟
ابراز علاقه با تفنگ پدری :icon_13:[/div][/quote]
دستم بهتون نمیرسه وگرنه این شمشیر تشنه ی خونه :icon_10:
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ...
من چجوری سعی کنم ؟
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟
نه
این روش ابراز علاقمونه
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم
چطوری??
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم
بیا
بیشتر شبیه اینه
))
این مطلب در 1394/06/02 14:59:22 نوشته شده است و در 1394/06/02 14:59:37 ویرایش شده است .
یا حسین الشهید
خورشید دو تا بود آنروز....
[quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]گومر2[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]i.went[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div][quote][div][b]h.palad[/b][/div][div][quote][div][b]سالار امیر[/b][/div][div]اصن ولش کن شما جنبه داستان رو ندارید [/div][/quote]
بگو بلد نیستی جنگولانه بنویسی وقت مارو نگیر :mrgreen:[/div][/quote]
خو اینم هست ...:roll:[/div][/quote]
خب یه سعیی بکن[/div][/quote]
عزیز
تو داستان هایی که من مینویسم تو اوج داستان شخصیت ها رو تختن :roll:
تو داستانهای جنگولانه تو کل داستان شخصیت ها تو میدان نبردن ... :|
من چجوری سعی کنم ؟[/div][/quote]
یجور سعی کن اون دیگه به من ربطی نداره:icon_7:
میگم بیا خودت شخصیت اصلیشو گومرو با شمشیر عربش چهل تیکه کن
بعدش هر تیکشو سر در یه شهر بذار:icon_7:[/div][/quote]
شما ها پدر کشتگی دارید با من؟ :lol::lol:[/div][/quote]
نه:mrgreen:
این روش ابراز علاقمونه:icon_7:[/div][/quote]
خب پس منم باید یه ابراز علاقه ای بکنم :mrgreen:[/div][/quote]
چطوری??:?[/div][/quote]
اون تفنگ پدری منو بده تا بگم :icon_11:[/div][/quote]
بیا
:|:|:|:|:|:|:|:|
:|:|:|
:|:|
:|
:|[/div][/quote]
بیشتر شبیه اینه
:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|
:|:|:|:|))
اقا یک عدد بچه شمال
بانام امیر گم شده
از یابنده تقاضا میشود به این تایپیک هدایتش کند
اگرراست باشدکه هرکس ستاره ای درآسمان دارد!
ستاره ی من باید دور،تاریک وبی معنی باشد
اصلا شاید من ستاره ای ندارم.
هدایت
[quote][div][b]i.went[/b][/div][div]ا[b]قا یک عدد بچه شمال
بانام امیر گم شده
از یابنده تقاضا میشود به این تایپیک هدایتش کند[/b]:mrgreen:[/div][/quote]
:roll:
انجمن عصرپادشاهان قسمتی از باشگاه بازیکنان عصرپادشاهان است. از این جهت دارای ثبت نام مجزا نمی باشد. هر بازیکنی که عضو عصرپادشاهان است، می تواند با نام کاربری و رمز مرکزی خود در انجمن نیز لاگین نماید.