+ انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند پس رفیق مواظب فکرات باش

حکایت جالبی است که فراموش شدگان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند

[b]ازآش روزگارچنان دهانم سوخت که ازترس آب یخ را هم فوت میکنم.[/b]

[color=#ff0000]کاش برفی می بارید... تا میشد ادمی ساخت...!!![/color] [b]مو هایم را در اسیاب سفید کرد ه ام....این ارد لعنتی با هیچ بارانی خمیر نمیشود...من جوانی ام را جایی میان بیست سالگی تو جا گذاشتم...!!! همه منتظر جمعه هستند تا اقا بیاید...اما من منتظر پنجشنبه ای هستم تا رهگذری بر بی کسی ام اشکی بریزد و فاتحه ای بخواند ...!!! پر از سیگار است لای انگشت هایی که باید دستان تو پر میکرد...!!![/b] [color=#ff0000]گرگی زار زار میگریست..نمیدانم کدام کلاغ به گوشش رسانده بود که انسانها شبیه تو هستند....!!![/color] [b]ادم برفی نبودم که یک شبه به پایت اب شوم....من مو به مو سفید شدم...!!![/b]

بزرگترین بدبختی آن است که طاقت کشیدن بار بدبختی را نداشته باشیم