قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه،
میان شاگردان قرعه کشی شود.
معلم گفت تا هر شخص نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند.
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد.
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛
روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن...
فانتزیمه که..."مهربانیهای صادقانه ، کودکی هایمان را از یاد نبریم"
میان شاگردان قرعه کشی شود.
معلم گفت تا هر شخص نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند.
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد.
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛
روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن...
فانتزیمه که..."مهربانیهای صادقانه ، کودکی هایمان را از یاد نبریم"
این مطلب در 1393/07/18 13:34:35 نوشته شده است و در 1393/07/18 13:35:00 ویرایش شده است .
http://1o2.ir/BEBIN6
آشنای ناشناس
آشنای ناشناس