| نویسنده | پیغام |
|---|---|
|
1392/11/29 00:22:14
تا حالا شده تو قهوه خونه رفیقات دستت بندازه بعد نصف قهوه خونه هرهر بهت بخندن؟ از خجالت اب شی؟ اونم رفیقی که فکر میکردی بهترین رفیقته شروع کنه تکه انداختن امروز برام اتفاق افتاد
 زندگی مثل دو نخ سیگاره...
|
|
1392/11/29 11:39:30
آره یه بار با دوستام سه تایی داشتیم از جلو مدرسه دخترونه رد میشدیم شانس ما همونجا 3 تایی با هم خوردیم زمین.. به اندازه ی تمام عمرم خجالت کشیدم اون صحنه...
تا حالا شده شب بری حمام برق قطع بشه !؟! ...MaRYAM...
|
|
1392/11/30 13:25:16
اره
تا حالا شده یه سری به اون دنیا بزنی  صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/11/30 14:05:15
نع
 ( حداقل یادم نمیاد )تا حالا شده به خودت نامه داده باشی
این مطلب در 1392/11/30 14:05:15 نوشته شده است و در 1392/11/30 14:05:44 ویرایش شده است .
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/11/30 14:13:04
نع
 تا حالا شده با یه دهه هشتادی شوخی کنی صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم...
از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم... |
|
1392/11/30 15:26:56
آره
تا حالا شده 100 تا برگه مجانی چاپ کنی ؟ inera@att.net |
|
1392/11/30 15:28:23
نه  تاحالا شده یه رفیق خیلی خوب پیدا کنی که حاضر باشی براش بمیری؟  رضا نقل قول نکن
 |
|
1392/11/30 15:33:43
یعنی چی؟!! یعنی کلا ویندوزش بپره؟فک کنم یه همچین چیزی دیروز برام اتفاق افتاد. تاحالا شده مرگ رو حس کنی؟ رضا نقل قول نکن
|
|
1392/11/30 15:46:32
نه
تا حالا شده یکی رو گاز بگیری رفتنی یا باید برن
من فراموشتون نمیکنم شما هم فراموشم نکنید همتونو دوس دارم کامد |
|
1392/11/30 16:00:52
اره
تا حالا شده برای کسی ارزوی مرگ کنی |
|
منوی کاربری
|
||
