جستجو برای 'سن'
# عنوان متن نویسنده تاریخ
14801 صــــــنــــدلی داغ
از انتی انتن خواهش میکنم منو قرار بده چون اکثرا منو میشناسن و منم انلاینم و این باعث جذابتر شدن خواهد شد
ممنون
‏1395/04/04 21:46:03
14802 صــــــنــــدلی داغ
غول قرمز
از انتی انتن خواهش میکنم منو قرار بده چون اکثرا منو میشناسن و منم انلاینم و این باعث جذابتر شدن خواهد شد
ممنون

بله حتما
در قرعه کشی بعدی حتما میذارمت داداش
‏1395/04/05 00:11:20
14803 صــــــنــــدلی داغ
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
غول قرمز
از انتی انتن خواهش میکنم منو قرار بده چون اکثرا منو میشناسن و منم انلاینم و این باعث جذابتر شدن خواهد شد
ممنون

بله حتما
در قرعه کشی بعدی حتما میذارمت داداش

‏1395/04/05 00:18:58
14804 صــــــنــــدلی داغ
دونفر بعدی:
ممد حسن
و
خودم Ehsan2020
‏1395/04/07 21:35:07
14805 رکوردها اکسپرس جهانی
... ندن دوستان والا ما زدیم بدون مولتی هفته اول رتبه 2 . هفته دوم رتبه 2 هفته سوم رتبه یک بودیم فروختیم

با دو تا هادیا بازی میکردیم

باور نمیکنی بگم هادی بیاد ریش گرو بذاره . ریش هادی سنده اینجا ، نمیشه منکرش شد

پالاد نه ها . اون یکی ( ناگفته نمونه ریشه هادی پالادم سنده ، ولی زده فعلا نمیشه روش حساب کرد :-))))) )

الانم بدون مولتی میشه مدال زد ولی خو ارزش نداره

وقتی میتونی با هواپیما یه راهیو بری دلیلی نداره با پایه پیاده بری [/div][/quote]
مولتی انواع و اقسام داره دیگه شما خودت واردی منظور کلی بود
یعنی هر کـس دیگه غیر تو میگفت شاید یه نیم درصدی باور میکردم ولی تو که ماشالا
کدوم سرور بدون مولتی زدی؟
والا من هر اکانتی دیدم که روش باشی تو هفته اول رتبه هجومش بالای 150 بوده
خواهشا توهین به شعور مخاطب نکن
در هر حال من هر چی به حافظم فشار میارم قدیما هم نمیشد بدون مولتی هفته اول مدال گرفت الانو که اصن بحثی راجع بهش نمیکنم حالا نمیدونم شما کدوم سرور میگی بدون مولتی 2 شدی
‏1394/10/19 16:03:30
14806 صــــــنــــدلی داغ
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
دونفر بعدی:
ممد حسن
و
خودم Ehsan2020

پس من چی ؟
من خیلی وقته ثبت نام کردم ...
‏1395/04/07 21:39:37
14807 صــــــنــــدلی داغ
سید محمد مهدی حسینی
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
دونفر بعدی:
ممد حسن
و
خودم Ehsan2020

پس من چی ؟
من خیلی وقته ثبت نام کردم ...

قرعه کشیه
اسم تو هم بالخره درمیاد
‏1395/04/07 21:40:53
14808 داستان dragon age قسمت اول
ممد حسن
قشنگ بود ولی من برده بودم قیمتم 100 سکه چقدر ارزشم بالاست.
قسمت بعدی کی میاد؟؟

100 سکه طلا کمه ؟؟؟ یه مهندس 200 ماهم جون بکنه پول جمع کنه نمیتونه 100 سکه طلا بخره
‏1395/04/03 00:47:57
14809 داستان dragon age قسمت اول
[quote]
dmc4s
[quote][div]ممد حسن
قشنگ بود ولی من برده بودم قیمتم 100 سکه چقدر ارزشم بالاست.
قسمت بعدی کی میاد؟؟
[/quote]
100 سکه طلا کمه ؟؟؟ یه مهندس 200 ماهم جون بکنه پول جمع کنه نمیتونه 100 سکه طلا بخره [/
‏1395/04/03 00:51:19
14810 رکوردها اکسپرس جهانی
... ندن دوستان والا ما زدیم بدون مولتی هفته اول رتبه 2 . هفته دوم رتبه 2 هفته سوم رتبه یک بودیم فروختیم

با دو تا هادیا بازی میکردیم

باور نمیکنی بگم هادی بیاد ریش گرو بذاره . ریش هادی سنده اینجا ، نمیشه منکرش شد

پالاد نه ها . اون یکی ( ناگفته نمونه ریشه هادی پالادم سنده ، ولی زده فعلا نمیشه روش حساب کرد :-))))) )

الانم بدون مولتی میشه مدال زد ولی خو ارزش نداره

وقتی میتونی با هواپیما یه راهیو بری دلیلی نداره با پایه پیاده بری [/div][/quote]
مولتی انواع و اقسام داره دیگه شما خودت واردی منظور کلی بود
یعنی هر کـس دیگه غیر تو میگفت شاید یه نیم درصدی باور میکردم ولی تو که ماشالا
کدوم سرور بدون مولتی زدی؟
والا من هر اکانتی دیدم که روش باشی تو هفته اول رتبه هجومش بالای 150 بوده
خواهشا توهین به شعور مخاطب نکن
در هر حال من هر چی به حافظم فشار میارم قدیما هم نمیشد بدون مولتی هفته اول مدال گرفت الانو که اصن بحثی راجع بهش نمیکنم حالا نمیدونم شما کدوم سرور میگی بدون مولتی 2 شدی[/div][/quote]


s30 اگه خدا قبول کنه

امیر حسین dmc4 هم هفته اولش بود . رتبه یک زد اون و فروخت رفت

حالا من نمیتونم اثبات کنم حرفمو ولی با قاطعیت میتونم بگم اینو

" من مولتی بزنم میگم زدم . نزنم میگم نزدم "

رودرباسی ندارم که
‏1394/10/19 16:32:49
14811 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوز ...
‏1395/04/03 02:23:18
14812 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت ...
‏1395/04/03 02:24:59
14813 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت باش
با همه این ها امیر ...
‏1395/04/03 02:27:14
14814 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت باش
با همه این ها امیر حسین حریف ارش نمیشه و 5 دقیقه هم دووم نمیا ...
‏1395/04/03 02:35:15
14815 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت باش
با همه این ها امیر حسین حریف ارش نمیشه و 5 دقیقه هم دووم نمیاره
....
امیرحسین برمیگرد ...
‏1395/04/03 03:32:09
14816 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای مشکلی از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت ...
‏1395/04/03 12:17:43
14817 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای سرخ از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ...
‏1395/04/06 04:47:02
14818 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای سرخ از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت ...
‏1395/04/06 04:51:34
14819 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای سرخ از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت باش
با همه این ها امیر حسین حر ...
‏1395/04/06 04:52:19
14820 رکوردها اکسپرس جهانی
... ندن دوستان والا ما زدیم بدون مولتی هفته اول رتبه 2 . هفته دوم رتبه 2 هفته سوم رتبه یک بودیم فروختیم

با دو تا هادیا بازی میکردیم

باور نمیکنی بگم هادی بیاد ریش گرو بذاره . ریش هادی سنده اینجا ، نمیشه منکرش شد

پالاد نه ها . اون یکی ( ناگفته نمونه ریشه هادی پالادم سنده ، ولی زده فعلا نمیشه روش حساب کرد :-))))) )

الانم بدون مولتی میشه مدال زد ولی خو ارزش نداره

وقتی میتونی با هواپیما یه راهیو بری دلیلی نداره با پایه پیاده بری [/div][/quote]
مولتی انواع و اقسام داره دیگه شما خودت واردی منظور کلی بود
یعنی هر کـس دیگه غیر تو میگفت شاید یه نیم درصدی باور میکردم ولی تو که ماشالا
کدوم سرور بدون مولتی زدی؟
والا من هر اکانتی دیدم که روش باشی تو هفته اول رتبه هجومش بالای 150 بوده
خواهشا توهین به شعور مخاطب نکن
در هر حال من هر چی به حافظم فشار میارم قدیما هم نمیشد بدون مولتی هفته اول مدال گرفت الانو که اصن بحثی راجع بهش نمیکنم حالا نمیدونم شما کدوم سرور میگی بدون مولتی 2 شدی[/div][/quote]


s30 اگه خدا قبول کنه

امیر حسین dmc4 هم هفته اولش بود . رتبه یک زد اون و فروخت رفت

حالا من نمیتونم اثبات کنم حرفمو ولی با قاطعیت میتونم بگم اینو

" من مولتی بزنم میگم زدم . نزنم میگم نزدم "

رودرباسی ندارم که [/div][/quote]
(رودرباسی ندارم که)
اینم قشنگ بود ...
[/div][/quote]
خدابیامورز راست گفته بود ...
جلو قاضی و ملق بازی ...
بهرحال ...
بگذریم ...
دوستان خواهشا دیگه بحث رو ادامه ندید چون اصلا جالب نیست ....
موفق باشید .
اردشیر
یـــــــــــاحـــــــــق
[/div][/quote]
حالا شما باور نکنید
‏1394/10/19 17:40:05
14821 داستان dragon age قسمت اول
... ( امیرحسین خطاب به جنگجویی که شکست داده ) :
انصافا خوب جنگیدید نزدیک بود شکست بخورم نمیخوای اون رو پوش سیاهت رو بردادی ؟؟؟
اما وقتی روپوشش رو برمیداره ... امیرحسین زبونش لال میشه چون اون دوستش ممدحسنه
( ممدحسن دوست بچگی امیرحسین 18 سالشه از نژاد الف یک کماندار قابل ...
تو بچگی در یکی از جنگا اسیر میشه و توسط خوانواده امیرحسین خریداری میشه
یه سواره نظام مبتدی (beginner ) و داری یه اژدهای سرخ از نوع اهلی لول1 )
-( ممد حسن ) چیه لال شدی ؟؟ میدونم به چی فکر میکنی ... منی که مال این دهکده نیستم
اجازه شرکت در مسابقه رو نداشتم اما واقعا پول جایزه رو میخواستم ... با اون میتونستم خودم رو از پدرت بخرم و آزاد باشم

در راه برگشت به خونه در حالی که امیرحسین داشت به حرفای ممدحسن فکر میکرد :
- شاهکارکردی پسر باورم نمیشه ... با این نیزه عجیبت تونسته باشی یه اژدها رو بکشی
(تنها سلاح امیرحسین یه شمشیر دراز باریکه ( مدل اسپانیایی حاضر ولی بلنتر) که در آهنگری باباش خودش ساخته )
- نکشتمش که بیهوشش کردم بعد چیز بزرگی نیست واقعا شانس اوردم ... در ضمن نیزه نیست اسمش سوزنه
(اما در واقعیت امیرحسین با تب سوزنی که از مادرش یاد گرفته بیش از یک ساله داره رو نقطه ضعف انواع اژدها کار میکنه )
-شانس چیه شاهکار کردی ... اما دور آخر رو واقعا نیاز به شانس نیاز داری حریف بعدیت یه اژدها سواره جوون همرده منه پسر رئیس دهکده س به اسم آرش میگن حسابی قویه ... 2دور قهرمان شده و اصلا شوخی نیست

....
روز مسابقه نهایی بین امیرحسین و آرش سالن پر شده از جمعیت
( امیر حسین )-هی اژدها سوار ... اژدهات کو پس
(آرش ) -جوک میگی ... همه میدونن که توانایی رام کردن اژدها رو نداری ... خودم برات زیادم هستم ... راستش عجیب هم هست تا حالا دووم اوردی ... حالا اینا به کنار با همین میخ بزرگت میخواستی با منو اژدهام بینام بجنگی ؟؟؟
( آرش از 2 تا سلاح تونفا همزمان استفاده میکنه ... یه اژدهای نوع سبز ( اهلی ) لول 2 هم داره به اسم بینام )
_ عزیزم میخ نیس سوزنه ... سوزن زدن منم بد درد داره مراقب خودت باش
با همه این ها امیر حسین حریف ارش نمیشه و 5 دقیقه هم دووم نمیار ...
‏1395/04/06 05:06:46
14822 یه چیزی به یکی
... ش میشه نمیخواد دم به ثانیه رفرش کنی! :

https://chrome.google.com/webstore/detail/refresher/gpnlhhinnkacdmalpmkcaijdododlooa?utm_source=chrome-ntp-icon[/div][/quote]

تیکه سنگینی بود 2ساعت سکوت مطلق
‏1395/04/03 04:11:39
14823 رکوردها اکسپرس جهانی
... ندن دوستان والا ما زدیم بدون مولتی هفته اول رتبه 2 . هفته دوم رتبه 2 هفته سوم رتبه یک بودیم فروختیم

با دو تا هادیا بازی میکردیم

باور نمیکنی بگم هادی بیاد ریش گرو بذاره . ریش هادی سنده اینجا ، نمیشه منکرش شد

پالاد نه ها . اون یکی ( ناگفته نمونه ریشه هادی پالادم سنده ، ولی زده فعلا نمیشه روش حساب کرد :-))))) )

الانم بدون مولتی میشه مدال زد ولی خو ارزش نداره

وقتی میتونی با هواپیما یه راهیو بری دلیلی نداره با پایه پیاده بری [/div][/quote]
(الانم بدون مولتی میشه مدال زد ولی خو ارزش نداره
وقتی میتونی با هواپیما یه راهیو بری دلیلی نداره با پایه پیاده بری )
جالب بود ...
[/div][/quote]

ما ارادت داریم آقا
‏1394/10/19 17:59:59
14824 قسمت پنجم{نیروی کمکی به موقعه میرسد}
[quote]
ممد حسن
[div]بسم الله الرحمن الرحیم
یه نقش جا دارم هرکی میخوادتو خصوصی بهم بگه .
امیدوارم از داستان خوشتون بیاد.

نقش ها در داستان.
نقش های مثبت:ircyberanاسم درداستان سجاد...سید محمد مهدی حسی
‏1395/04/03 11:49:21
14825 داستان dragon age قسمت دوم
http://posercontent.com/sites/default/files/products/140707/1757/rock-troll-for-poser-2.jpg
عکس ترول سنگی .. البته علیرضا ازین قشنگتره
‏1395/04/03 05:06:11
منوی کاربری

پیغام

بستن